درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن
درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

حکمت در قرآن(2)

حکمت در قرآن(2)

تاریخ پخش: 26/04/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چند شبی راجع به کمک به مردم، شیوه کمک، چه بدهیم، چگونه بدهیم، صحبت‌هایی شد. به آیه‌ای رسیدیم که بین آیات کمک رسانی به مردم، می‌گوید: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً» (بقره/269)  دوباره    بحث کمک به مردم را مطرح می‌کنیم. بحث این است که حدود سی آیه تقریباً می‌گوید: کمک کنید. بین این سی تا یک مرتبه می‌گوید: حکمت بهتر است. حال اینکه اینجا بحث حکمت نبود. این آیه این وسط چه می‌کند، مطالبی را ما گفتیم.

 

  ادامه مطلب ...

آفات خدمت به دیگران

آفات خدمت به دیگران

تاریخ پخش: 19/04/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

یکی دو شب راجع به خدمت صحبت کردیم. در این جلسه می‌خواهم آفات خدمت را بگویم. حدود سیزده آفت را نوشتم. منتهی سه، چهار نکته هم جا گذاشتم. یکی اینکه خدمت باید عاشقانه باشد.

1- کسالت و کراهت در انجام خدمت

قرآن می‌گوید: بعضی‌ها نماز می‌خوانند اما با زور نماز می‌خوانند. در حال کسالت، از نماز انتقاد می‌کنند. چرا؟ برای اینکه روی عشق نمی‌خوانند. قرآن «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏» (نساء/142) یعنی بلند می‌شود نماز می‌خواند، ولی در حال کسالت است. یک آیه داریم می‌گوید: پول می‌دهد اما به زور پول می‌دهد. «وَ لا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ کارِهُونَ» (توبه/54) پول می‌دهد، اما زورکی است. عشق!

قرآن به موسی خطاب کرد که به بنی اسرائیل بگوید: یک گوساله‌ای بکشند. یک خرده بهانه گرفتند. گوساله شکلش چی، سنش چی، رنگش چی، بهانه‌های بنی اسرائیلی آوردند. آخرش کشتند. قرآن می‌گوید: «فَذَبَحُوها» ذبح کردند، اما «وَ ما کادُوا یَفْعَلُونَ» (بقره/71)  ذبح کردند، اما ذبح نکردند. چرا؟ چون روی عشق نبود.

مسأله‌ی دوم اینکه خدمت باید انتخابی باشد، نه تحمیلی.

خدا آیت الله فلسفی را رحمت کند، از علمای بزرگ مشهد بود. اخوی ایشان هم از وعاظ درجه یک بود. خدا هردوی آنها را رحمت کند. روایت می‌گوید: «اخْدُمْ أَخَاکَ» یعنی کفش‌های برادرت را جفت کن و به برادرت خدمت کن. اما «فَإِنِ اسْتَخْدَمَکَ فَلَا» (مستدرک/ج12/ص428) می‌گفت: کسی پای منبر من می‌آید، اگر لازم باشد تجلیل می‌کنم. اما اگر ورقه دادند که فلانی آمده تجلیل کن، ورقه را دور می‌اندازم. تجلیل تحمیلی، مثل جنگ تحمیلی! تشویق تحمیلی، یک چیزهایی را الکی بزرگ می‌کنیم. می‌گوییم: چون او ما را بزرگ کرده، یک برنامه‌ای هم برای ایشان بگذاریم که بدش نیاید. خدمتی خوب است که انتخاب باشد. اگر شما دست‌های مرا ببندی و بعد از جیب من پول برداری و بستنی بخری، می‌گویند: قرائتی سخاوت دارد!؟ مجبور هستم، دستم را بستی، از جیب من پول درآوردی و بستنی خوردی. این سخاوت نیست. سخاوت این است که با دست خودم باشد. خدمت انتخابی، نه تحمیلی، «اخْدُمْ أَخَاکَ فَإِنِ اسْتَخْدَمَکَ فَلَا»

ادامه مطلب ...

مایه بصیرت در زندگی

مایه بصیرت در زندگی

تاریخ پخش: 12/04/93

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد.

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

درباره‌ی اهمیت ماه رمضان بحث بود که «شَهْرُ‌ رَ‌مَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْ‌آنُ» (بقره/185) عظمت ماه رمضان به قرآن است. داشتیم راجع به قرآن شناسی جملاتی را می‌گفتیم. سی دلیل من اینجا نوشته ام، چند موردش را در جلسات قبل گفتیم. که قرآن نور ما است. شفای ما است. اختلافاتمان را حل می‌کند. شفیع ما است. عزت ما است. مایه‌ی وحدت ما است. اینها را گفتیم. حالا امشب چه می‌خواهم بگویم؟ قرآن وسیله‌ی بصیرت ما است. کسی اگر قرآنی باشد، گول نمی‌خورد. در آیاتی داریم، قرآن می‌فرماید که من وسیله‌ی بصیرت شما هستم. بشنوید.

 

ادامه مطلب ...

رمضان، ماه انس با قرآن


رمضان، ماه انس با قرآن

تاریخ پخش: 05/04/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

عزیزان بحث را زمانی گوش می‌دهند که در آستانه‌ی رمضان 93 هستیم. ماه رمضان هم ماه قرآن است. مطالبی را می‌خواهم بگویم، به امید اینکه اگر خدا نظر کند لطف خدا شامل حال ما شود، موضوع تبلیغات ما قرآنی، نهج‌البلاغه‌ای و روایی شود و اگر هم بناست سخنرانی کنیم، حداقل یک آیه را توضیح بدهیم.

اول اینکه عظمت رمضان به روزه است یا قرآن؟ به قرآن. چون در قرآن داریم: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن‏» (بقره/185) نمی‌گوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی کتب علیکم الصیام». می‌گوید: ماه رمضانی که قرآن آمد. نمی‌گوید: ماه رمضانی که روزه آمد. پیداست که اهمیت رمضان به قرآن است. به ما هم گفتند: هروقت در فتنه‌ها و اختلافات گیج شدید، از قرآن نور بگیرید. قرآن نور است و این نور خیلی برای ما مهم است.

1- قرآن و اهل‌بیت، اسباب نجات در ظلمات

در قرآن یک آیه داریم، این آیه را برای شما معنا کنم به نظرم برای شما شیرین باشد. می‌فرماید: «کَظُلُماتٍ» یعنی تاریکی، «فی‏ بَحْرٍ» دریا، «لُجِّی» چرا گفته «کَظُلُماتٍ فی‏ بَحْر» تاریکی در دریا با تاریکی در زمین فرق می‌کند. تاریکی در زمین فقط چراغ می‌خواهیم. تاریکی در دریا هم چراغ می‌خواهیم، هم کشتی می‌خواهیم. حالا با نورافکن در دریا نور انداختیم، باز کافی نیست. در دریا آدم هم نور می‌خواهد، هم کشتی می‌خواهد. لذا حدیث داریم «ان الحسین مصباح الهدی» امام حسین چراغ است. بعد می‌گوید: «و سفینة النجاة» سفینه نجات است. «کَظُلُماتٍ فی‏ بَحْر» تاریکی در دریا نور کافی نیست،‏ هم نور می‌خواهیم، هم کشتی. نور می‌خواهید، امام حسین، کشتی هم می‌خواهید امام حسین. «مصباح الهدی» یعنی امام حسین هم نور است، هم کشتی است.

اولیای خدا مردم را شفاعت می‌کنند، اما این شفاعت شامل حال همه نمی‌شود. قرآن می‌گوید: «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعینَ» (مدثر/48) شفاعت بود، اما شامل حال ما نشد. امام صادق فرمود: اگر کسی نماز را ضایع کند و سبک شمرد، ما شفاعتش را نمی‌کنیم. یک جایی می‌گویند: ما شفاعت نمی‌کنیم، اما راجع به قرآن حضرت امیر در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «شَافِعٌ مُشَفَّع‏» (شرح‌نهج‌البلاغه/ج10/ص18) یعنی شفاعت قرآن حتمی است. شفاعت اهل‌بیت شاید کسی را گرفت و شاید کسی را نگرفت.

آیه‌ای هست اخیراً نکاتی از این آیه به چشم من رسیده که من تقاضا می‌کنم این نکات را اگر کسی بنویسد، چیزهای مهمی در این آیه است. من سالها این آیه را خواندم و تفسیرش را هم نوشتم. اما برخورد نکردم که چه خبر است! آدم گاهی وقت‌ها از کنار یک چیزی رد می‌شود فکر می‌کند این ساده است. یک پله است، بعد می‌بیند اوه! خیلی عمقش زیاد است. 


ادامه مطلب ...