درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن
درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن با موضوع قربانی و تقرّب به خدا

چرخ خیاطی تمام اتوماتیک دستی برقی و باطری

چرخ خیاطی کوچک دستی با دوختی استثنائی برای دوخت پارچه های نازک و ضخیم

فروشگاه چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروش چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروش اینترنتی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروش آنلاین چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید اینترنتی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید پستی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید ارزان چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید آنلاین چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید نقدی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,خرید و فروش چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروشگاه رسمی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروشگاه اصلی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,بهترین چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,،فروشگاه چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,فروشگاه اینترنتی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,چرخ خیاطی تمام اتوماتیک جدید,خرید چرخ خیاطی تمام اتوماتیک جدید,خرید اینترنتی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک جدید,خرید پستی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک جدید,خرید ارزان چرخ خیاطی تمام اتوماتیک جدید,خرید با تخفیف چرخ خیاطی تمام اتوماتیک,چرخ خیاطی تمام اتوماتیک اصل,خرید چرخ خیاطی تمام اتوماتیک اصل,خرید اینترنتی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک اصل,خرید پستی چرخ خیاطی تمام اتوماتیک اصل,فروش چرخ خیاطی تمام اتوماتیک اصل

قیمت چرخ خیاطی اصل: 30000تومان


http://www.30cd.biz/upload_pic/1436689932.gif



درسهایی از قرآن

 

پاسخ سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن


جواب درسهایی از قرآن با موضوع: قربانی و تقرّب به خدا


تاریخ آغاز:1394/06/02


تاریخ پایان:1394/07/08


 ادامه مطلب درسهایی از قرآن با موضوع قربانی و تقرّب به خدا

کوثر، عطای خداوند به پیامبر

کوثر، عطای خداوند به پیامبر

تاریخ پخش: 20/01/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
 این بحث را عزیزان شب تولد حضرت زهرا(س) می بینند. شب جمعه ای که شب تولد است. و تصادفی هم که شده تولد امام خمینی (ره) هم در روز تولد حضرت زهرا واقع شده است. ما راجع به حضرت زهرا می خواهیم صحبت کنیم که کوثر چیست. همه سوره کوثر را حفظ هستید. هرکس پای تلویزیون است و این سوره سه آیه بیشتر ندارد. با بسم الله چهار آیه است. کوچک ترین سوره قرآن است. همه با هم بخوانیم. هرکس هر کجا هست ثواب این سوره کوثر را به حضرت زهرا هدیه کنیم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ، إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/1-3) برای هدیه به روح امام خمینی هم یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
1- پاسخ سخت خداوند به نیش های دشمنان پیامبر
من قبلاً به احتمال زیاد بحث سوره کوثر را گفتم. ولی بحث من این است که آیا ما هم می توانیم کوثر بشویم؟ کوثر به معنی خیر زیاد است. خدا در قرآن گفته: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» یعنی ای پیغمبر ما به تو خیر زیاد دادیم. خوب چه کن؟ «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» حالا که خیر زیاد به تو دادیم. نماز بخوان و شتری ذبح کن و به فقرا بده. بدان آن کسی که به تو گفت: بی عقبه! خودش بی عقبه است. چون پیغمبر دو پسر داشت. کوچک بودند از دنیا رفتند. آن کسی که از پیغمبر ماند فاطمه زهرا بود. دو پسر رفتند. بعضی از دشمنان نیش می زدند که پیغمبر ابتر است چون پسر ندارد و دختر هم در جاهلیت جزء انسان حساب نمی گردد. دختر یعنی هیچ! پس پسرانش که رفتند، دختر هم که هیچ! پس ابتر است یعنی بی عقبه است. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خودش بی عقبه است.
2- گذشت از نیش های دوستان
اول دو سه نکته بگویم. سعی می کنم نکته ها کلیدی باشد. یکی اینکه قرآن بعضی جاها به ما می گوید: یکدیگر را ببخشید. نصفش را من می خوانم و نصفش را شما بخوانید. «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ» (آل عمران/134) یعنی فحشت دادند، متلک گفتند، بگذر. «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ» مردم را عفو کن. «مَرُّوا کِرَامًا» (فرقان/72)، «قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) یک آدم نااهل اگر رد شد و یک متلکی هم شنیدی، با مسالمت رد شو. خوب اگر خدا به ما گفته متلک شنیدی با مسالمت رد شو، پس چرا خودش با مسالمت رد نشده. به پیغمبر گفتند: ابتر است. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ». خودش ابتر است. جواب: اگر طرفی که متلک می اندازد جسارت می کند خودی است، رند و سیاسی نیست. برادر، پسر عمو، پسر خاله، دختر عمو، دختر خاله، همسر، بچه، عمو، دایی، اگر خودمانی هستند، هم شاگردی، هم پادگان، هم درس، اگر خودمانی هستند یک جسارتی کردند، اینجا باید ببخشی. یعنی خوب است که ببخشی. اما اگر یک رند سیاسی است، بگو خودتی. پدر عمرعاص آدم رندی بود به پیغمبر گفت: ابتر. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خودش ابتر است.  مخاطب اگر خودی است، یکطور برخورد کن. اگر غریبه است طور دیگر برخورد کن. یک عده خودشان را روشنفکر خیال می کنند. به مذهبی ها می گویند: اینها ساده لوح هستند. اینها عوام هستند. اراذل و اوباش هستند. قرآن می گوید: به مؤمنین اراذل و اوباش گفتند. اینها عوام هستند. ما روشنفکر هستیم. «أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) قرآن می گوید: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ». آن روشنفکر خودش سفیه است. پس یک سؤال و یک جواب. در مقابل متلک چه کنیم؟ جواب: اگر خودی است ببخشید و اگر رند است، جواب بدهید.

این سوره را من حدود هشتاد نکته از آن درآوردم. و این خودش علامت اعجاز قرآن است که یک کسی یک سطر حرف بزند، «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» بیش از هشتاد نکته من درآوردم. سی، چهل نکته را در تفسیر نور نوشتم. سه چهار نکته را اینجا می گویم. چون نکاتش تفسیری و لطیف است، خیلی به درد تلویزیون نمی خورد، دو سه نمونه اش را می گویم، ولی می خواهم بگویم این برای پیغمبر بود، آیا ما هم می توانیم کوثر شویم؟ یعنی خیر زیاد شویم. ما چطور یکی را میلیارد کنیم؟ می شود انسان که یک نفر است میلیارد شود؟ این بحث دوم من جایش خالی است. خدا به پیغمبر کوثر داد. پیامبر هم به شکرانه کوثر نماز می خواند و شتر نحر می کند. حالا ما این وسط چه خاکی بر سرمان کنیم؟ وظیفه ما چیست؟

  ادامه مطلب ...

قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح


قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح
تاریخ پخش: 11/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک آیه‌ای در قرآن داریم، من می‌خواهم این آیه را تا آنجا که عقلم رسیده باز کنم. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء/82) می‌گوید: قرآن شفاست. یعنی چه که قرآن شفاست؟ یک بحثی راجع به این داشته باشیم.
1- آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن
قرآن شفاست. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء لِلْمُؤْمِنین‏» است. اگر کسی ایمان داشته باشد، شفاست. مثل اینکه می‌گوییم هرکس استکان بیاورد، چای می‌دهیم. شیر و شربتش می‌دهیم. ولی به شرطی که استکانش را از این طرف بگیرد. اگر کسی استکانش را از این سمت گرفت... آب دریا فرو می‌رود منتهی به شرطی که مثل توپ دربسته نباشد. اگر یک توپ دربسته‌ای را در دریا بیاندازند، با اینکه دریا اینقدر آب دارد یک قطره آب در توپ فرو نمی‌رود. گیر در دریا نیست، این در را روی خودش بسته است. اگر در باز بود آب نفوذ می‌کند. افرادی هستند «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18) ‏ «یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی‏ آذانِهِم‏» (بقره/19) پیغمبر می‌گوید: بعضی چنین می‌کردند. خوب اگر توپ درش را بست، خوب آب نمی‌رود. اگر لیوان را درست بگیری آب می‌کنند. «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا» (اسراء/82)
روایت هم داریم که «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ‏ بِالْقُرْآن‏» (کافی/ج2/ص599) اگر فتنه‌ها به شما رو کرد، اگر گیج شدید که نمی‌دانید چه کنید، قرآن شما را هدایت می‌کند که چه باید بکنید. حالا یک کلیاتی من در این زمینه خدمت شما بگویم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
2- نام برخی بیماری های روحی در قرآن
در قرآن آیاتی داریم می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» (مائده/52) در مقابل شفا، بیماری است. آنوقت مرض را خود قرآن معنا کرده است. مثلاً گفته: شناخت امراض روحی! یکی این است می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» اینها روحشان بیمار است. می‌گوییم: چه کرده؟ می‌گوید: 1- «یُسارِعُون فیهِم‏» خیلی خودش را در دل آمریکا می‌اندازد. در دل یهود می‌اندازد. در دل مسیحیت می‌اندازد. یعنی دلش، عقربکش، روی ماهواره‌اش گره خورده است. می‌گوید: کسی که راه حق را رها می‌کند به سمت باطل می‌رود، این بیمار است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِم‏»
جای دیگر می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چه مشکلی دارد؟ می‌گوید: «نَخْشى‏ أَنْ تُصیبَنا دائِرَة» (مائده/52) یعنی می‌ترسیم به ما سختی برسد. آدم‌های ترسو!
جای دیگر که می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَض‏» (احزاب/32) هوسباز و عیاش! به خانم‌ها می‌گوید: طوری حجاب نداشته باشید که آدم‌های عیاش و چشم‌های کذایی دنبال شما راه بیافتند. به آنها هم گفته: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ».
یکجا می‌گوید: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُم‏» (محمد/29) کینه! کینه‌دار! «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «مَاذَا أَرَ‌ادَ اللَّـهُ بِهَـذَا مَثَلًا» (مدثر/33) بهانه‌گیر! اینها نمونه‌هایی است که در قرآن بعد از «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» آورده است. یکجا می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چرا؟ می‌گوید: ترسو است. یکجا می‌گوید: کینه دارد. حالا یک کسی ظلمی کرده است، او را ببخش! می‌گوید: نه من از او نمی‌گذرم! کینه‌ای است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» چه کرده؟ خودش را می‌خواهد به شرق و غرب وصل کند و حاضر نیست روی پای خودش بایستد. یک مثلی که می‌زنند می‌گوید: خدا چرا این مثل را زد؟ چرا یک مثل دیگر نزد!؟ اینها نمونه‌های بیماری‌های قلبی است که کنار«فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» بود.

3- غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه



ادامه مطلب ...

راه های دعوت به نماز

راه های دعوت به نماز
تاریخ پخش: 13/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به دلیل تقاضاهای صدها نفر، اگر نگویم هزار نفر که چگونه بچه‌هایمان را، همسرمان را، پسرمان و دختر و بستگان و همسایه‌ها را به نماز دعوت کنیم، فکر کردم راه‌های دعوت به نماز را بگویم. کتابی در این زمینه به نام «دعوت به نماز» نوشتم. چکیده کتاب را برای مردم می‌گویم.
اول اینکه خود ما معتقد به نماز باشیم. به نظر من مشکل اصلی این است. من نمی‌خواهم به کسی نقد کنم. یکی از مقصرین باز خود من هستم. هرکسی حساب کند چقدر برای نماز مایه گذاشته است. دولت چقدر مایه گذاشته است. وزرا، معاونین و مدیر کل‌ها و استاندارها، خود دولت سهم خودش را فکر کند، یک جلسه در سال بنشینند و بگویند: آقا هر وزارتخانه‌ای برای نماز چه کرده است؟ حرکت‌هایی کردند که من تشکر می‌کنم ولی حق نماز را ادا کردیم یا نه.
1- وظیفه ما در ترویج فرهنگ دینی
یک نکته قرآنی بگویم. در قرآن می‌گوید: کاری که می‌کنید یا حقش را انجام دهید یا اگر حقش را نمی‌کنید، هرچه در توان دارید. موضوع بحث: راه‌های دعوت به نماز. چند حق در قرآن است. مثلاً می‌گوید: «حَقَّ تُقاتِه‏» (آل‌عمران/102) یعنی حق تقوا، «حَقَّ تِلاوَتِه‏» (بقره/121) حق تلاوت، «حَقَّ جِهادِه‏» (حج/78) حق جهاد، اینها آیه قرآن است. اگر کاری انجام می‌دهید، حقش را انجام دهید. ممکن است بگویید: ما که نمی‌توانیم حقش را به جا آوریم. پیغمبر گفت: «ما عرفناک‏ حق‏ معرفتک‏» (بحارالانوار/ج66/ص292) مثلاً حق شهدا بر گردن ما چقدر است؟ حق پدر و مادر، حق فرزند، حق همسر، حق همسایه، یا حقش را انجام دهید، یا اگر نمی‌توانید لا اقل تا توان دارید. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم‏» (انفال/60) یعنی اگر حقش را نمی‌دانی، هرچه استطاعت داری. هرچه توان داری. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم‏» (تغابن/16) «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّر» (مزمل/20) هرچه می‌توانید. چه کسی است که دستش را بلند کند، بگوید: من حق نماز، حق همسایه، حق شهدا، حق انقلاب، حق استاد، حق مربی، حق مادر و پدر، هیچکس جرأت نمی‌کند بگوید: من حقش را انجام دادم. بازار آزاد است. برویم نرخ تعاونی. یعنی ما تا توان داریم برای نماز کار کردیم. اگر این است پس چرا در مسجد صبح‌ها بسته است؟ پیداست شب بیدار هستیم مسجد می‌رویم. صبح باید از خواب بلند شویم، حال نداریم. بیش از این توان نداریم.
بنابراین حرف اول ما در این جلسه این است. ما نه حق مطلب را انجام دادیم، یعنی یک دانشجو آن مقداری که درس می‌خواند، حق درس خواندن همین است. حوزه‌ی ما طلبه‌هایی که درس می‌خوانند، حق درس خواندن همین است؟ بهتر از این نمی‌توانند درس بخوانند؟ این همه تعطیلی می‌خواهیم چه کنیم؟
آیت الله العظمی مکارم چهل سال پیش چند طلبه بودیم دور ایشان جمع شدیم، گفت: می‌خواهیم از وقت‌های باطله تفسیر بنویسیم. گفتیم: یعنی چه؟ گفت: چهارشنبه‌ها حوزه تعطیل است. چرا؟ پنج‌شنبه‌ها چرا تعطیل است؟ جمعه‌ها چرا تعطیل است؟ تابستان چرا تعطیل است؟ هروقت تعطیل است دور هم جمع شویم و یک آیه یک آیه بنویسیم. تفسیر نمونه از آن درآمد. تفسیر نمونه یک آیه‌اش در ایام تعطیلی نوشته نشده است. دانشجوها از تابستان... الآن چند سالی است به اسم اردوی جهادی در روستاها می‌روند. البته ده، بیست روز است. ما خیلی بیش از این زور داریم. من بارها این مثل را زدم. اگر به من بگویند: چقدر می‌دوی؟ می‌گویم: هیچی! الآن نمی‌توانم. اما اگر یک گرگ دنبالم کند، سی کیلومتر می‌دوم. هرچه توان داریم.


ادامه مطلب ...