درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن
درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

اختصاصات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)(2)

اختصاصات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)(2)

تاریخ پخش:  05/11/91

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چون بحثمان راجع به پیغمبر است، همه ما با هم «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

اختصاصات پیغمبر را یک جلسه گفتیم. فکر می‌کردم یک جلسه تمام شود، دیشب هم که مطالعه می‌کردم پیش‌بینی می‌کردم یک جلسه تمام نخواهد شد. و تمام هم نشد. البته اگر شرحش بدهیم دهها جلسه می‌شود. منتها ما عبوری هم که رد کردیم یک جلسه نشد. این جلسه‌ی دوم است. اختصاصات پیغمبر اسلام، جلسه دوم یک چیزی برایتان بگویم. بعضی‌ها وقتی اسم امام را می‌نویسند (ع) می‌گذارند. یعنی علیه السلام. یا پیغمبر را (ص) می‌نویسند. یعنی (صلی الله علیه و آله و سلم). حدیث داریم اگر صلوات را بنویسید تا مادامی که این صلوات روی کاغذ است، شما اجر می‌برید. این همه ولخرجی می‌کنید، حالا به (علیه‌السلام) که رسیدید صرفه‌جویی می‌کنید. قشنگ بنویسیم (صلی الله علیه و آله و سلم) (صلوات حضار)

اختصاصات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)(2)

تاریخ پخش:  05/11/91

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چون بحثمان راجع به پیغمبر است، همه ما با هم «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

اختصاصات پیغمبر را یک جلسه گفتیم. فکر می‌کردم یک جلسه تمام شود، دیشب هم که مطالعه می‌کردم پیش‌بینی می‌کردم یک جلسه تمام نخواهد شد. و تمام هم نشد. البته اگر شرحش بدهیم دهها جلسه می‌شود. منتها ما عبوری هم که رد کردیم یک جلسه نشد. این جلسه‌ی دوم است. اختصاصات پیغمبر اسلام، جلسه دوم یک چیزی برایتان بگویم. بعضی‌ها وقتی اسم امام را می‌نویسند (ع) می‌گذارند. یعنی علیه السلام. یا پیغمبر را (ص) می‌نویسند. یعنی (صلی الله علیه و آله و سلم). حدیث داریم اگر صلوات را بنویسید تا مادامی که این صلوات روی کاغذ است، شما اجر می‌برید. این همه ولخرجی می‌کنید، حالا به (علیه‌السلام) که رسیدید صرفه‌جویی می‌کنید. قشنگ بنویسیم (صلی الله علیه و آله و سلم) (صلوات حضار)

عزیزانی که پای تلویزیون جلسه‌ی قبل نبودند برای اینکه در جریان قرار بگیرند. گفتیم: نام پیغمبر ما مکتوب در تورات و انجیل است. یعنی نام و نشانش هست. چنان پیغمبر را می‌شناختند همانگونه که فرزندانشان را می‌شناختند. خاتم النبیین است. برای هیچ پیغمبری نیامده که خاتم است و خاتمیت دو تا پیام دارد. یعنی دین کامل است و دین تحریف نشده است. «أَسْرى‏ بِعَبْدِه‏» (اسرا/1) معراج رفت که جز حضرت عیسی کس دیگری نرفته است.

«أَطیعُوا اللَّه‏» گفتیم بیش از ده بار در قرآن «أَطیعُوا اللَّه‏» داریم، «أَطیعُوا اللَّه‏» خالی در قرآن نداریم. هرجا می‌گوید: «أَطیعُوا اللَّه‏»، «أَطیعُوا الرَّسُول‏» هم گفته است. گفتیم خداوند می‌گوید: فضل خدا بر تو عظیم است. نزدیک ترین قرب به خدا را پیغمبر ما دارد. «ثمُ‏َّ دَنَا فَتَدَلىَ‏» (نجم/8) «فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‏ِ أَوْ أَدْنىَ» ‏(نجم/9) قرآن می‌گوید: «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ» (شرح/4) نام تو را بلند قرار دادیم. «أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1)، «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه‏» (توبه/33) اسلام کره‌ی زمین را... اینها حرف‌های جلسه قبل بود با توضیحاتش. و اما این جلسه.

1- لطف و عنایت ویژه خداوند به پیامبر اکرم

1- «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‏» (ضحی/3) آیه‌ی قرآن است. یک چند صباحی وحی نازل نشد. مردم گفتند: خدا پیغمبر را رها کرده. با پیغمبر قهر کرده است. «وَدَّعَکَ» یعنی تودیع، می‌گویند: مراسم تودیع. تودیع یعنی خداحافظی. گفتند: خدا با پیغمبر خداحافظی کرده. آیه نازل شد نخیر! «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى» هرکجا به پیغمبر نیش زدند، خداوند لب‌هایشان را قیچی کرد.

این آقایانی که کاریکاتور برای پیغمبر درست می‌کنند، به پیغمبر ما جسارت می‌کنند، با چه کسی طرف هستند. به پیغمبر گفتند: مجنون، پیغمبر جن زده است. دیوانه است. خدا فرمود: «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ» (قلم/2) آنها گفتند: مجنون، خدا گفت: به لطف خدا مجنون نیستی... به پیغمبر گفتند: ابتر... بی‌عقبه است. خدا گفت: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) خودت بی‌عقبه هستی. به پیغمبر گفتند: ساحر، شاعر، خدا گفت: «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْر» (یس/69) نخیر شاعر نیست. به پیغمبر گفتند: کاهن، خدا در قرآن فرمود: نخیر، کاهن هم نیست. گفتند: یک کسی پشت پرده به پیغمبر چیز یاد می‌دهد. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) «یُعَلِّمُهُ بَشَر» یعنی یک بشری به او تعلیم می‌دهد. خدا گفت: «الرَّحْمَانُ، عَلَّمَ الْقُرْءَانَ» (الرحمن/1 و2) آنکه به پیغمبر یاد می‌دهد خدای رحمان است. هرچه نیش زدند خدا قیچی کرد و «إِنْ شاءَ اللَّه‏» این جسارت کنندگان پیغمبر هم خدا لب‌هایشان را، فکرشان را، توطئه‌هایشان را همه با هم قیچی می‌کند.

راهپیمایی، پرچم آمریکا و اسراییل را آتش زدن اینها همه کارهای خوب و مفیدی بود. سند هم داریم بله، سند داریم. یکی از بت‌های درشت و مهم بت هبل بود. وقی بت را شکستند و از کعبه بیرون انداختند، فرمود: این بت را اینجا خاک کنید. بابی بود به نام باب بنی شیبه، و الآن هم هرکس مکه می‌رود می‌گویند: مستحب است از این در برود. یعنی این بت زیر پایتان باشد.

حالا چون شب جمعه بحث را گوش می‌دهید، من هم یک دعا می‌کنم چند میلیون آمین بگویید.خدایا به آبروی پیغمبر تمام طرح‌ها علیه اسلام و مسلمین خنثی، طراحانش را که قابل هدایت نیستند نابود بفرما. بالاخره این دعاها یکی‌اش مستجاب می‌شود. راهپیمایی‌تان را بکنید.پرچم‌هایتان را هم هرکاری دارید انجام بدهید، ما هم که حال راهپیمایی نداریم نفرین‌تان کنیم.          کسی حریف اسلام نمی‌شود.

یک حرکتی در کربلا شد، این زیارت عاشورا، «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ» (زیارت عاشورا) «اللَّهُمَّ الْعَنْ...» «اللَّهُمَّ الْعَنْ...» حالا...

«ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى» گفتند: خدا با پیغمبر تودیع کرده، دیگر مدتی است وحی نازل نمی‌شود. آیه نازل شد «ما وَدَّعَکَ» نخیر تودیع نکردم. اصلاً خداوند گاهی وقت‌ها به پیغمبر می‌گوید: می‌دانم در چه حالی هستی. «یَأَیهَُّا الْمُزَّمِّلُ» (مزمل/1) سوره‌ی مزمل، «یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ» (مدثر/1) سوره‌ی مدثر. مزمل و مدثر یعنی ای کسی که ملحفه به خودت پیچیده‌ای. یعنی می‌خواهد بگوید: من الآن می‌دانم لباس تو چیست. نه اینکه کلیاتش را بلد هستم. ریزش را بلد هستم. ریزش را بلد هستم....

2- عصمت چشم و زبان و قلب پیامبر

از اختصاصات پیغمبر، پیغمبر ما عضو عضوش معصوم است. چشم پیغمبر هم معصوم است. چیه؟ «ما زاغَ الْبَصَر» (نجم/17) بصر یعنی چشم. باز کردن چشم. «ما زاغَ الْبَصَر» یعنی چشم پیغمبر کج نرفت. زبان پیغمبر کج نرفت. «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» (نجم/3) نق پیغمبر براساس هوس نیست. قلب پیغمبر منحرف نشد. «ما کَذَبَ الْفُؤاد» (نجم/11) همه قرآن هست. باقی انبیاء را کلی می‌گوییم معصوم هستند. اما تو را می‌گوییم: چشمت معصوم است. قلبت معصوم است. زبانت معصوم است. عصمت در عصمت در عصمت.

بعضی گل فروش‌ها که به شیشه‌شان می‌نویسند گل فروشی، کلمه‌ی گل را هم با گل می‌نویسند. مثلاً (گ) گل، و لام گل، این لام را درونش را پر می‌کنند از گل. می‌خواهد بگوید: همه‌اش گل است. گاهی می‌گویند: فلانی شیرین است. گاهی می‌گویند: اصلاً شکر است. این شکر است یعنی بالاتر از شیرین است. شیرین است، شیرین است. ولی شکر است، یعنی سر تا پا. پیغمبر سر تا پا عصمت است. قلب پیغمبر «ما کَذَبَ الْفُؤاد» چشم پیغمبر «ما زاغَ الْبَصَر»، زبان پیغمبر «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏»، افتخار کنیم. خدایا شکر که دستمان را در دست معصوم گذاشتیم. یک چیز دیگر هم بگویم. کسانی که انبیاء را قبول ندارند، چه پیغمبر اسلام، چه دیگران، و می‌گویند: همین رهبرانی که فعلاً هستند، رئیس جمهورها و شاه‌ها و این رهبرهایی که در کشور هستند، اینها رهبر ما هستند، و به عقل خودشان تکیه می‌کنند، این‌ها خدا را نشناختند. یعنی خدا دست بشر را در دست فاسق می‌گذارد، بگذارید توضیح بدهم.

3- سپردن بشر به رهبران فاسق، ظلم به بشریت

در قرآن کلمه‌ی «لَکُم» زیاد است. «لَکُم» یعنی چه؟ برای شما. «خَلَقَ لَکُم‏» (بقره/29)، «سَخَّرَ لَکُم‏» (ابراهیم/32)، «مَتاعاً لَکُم‏» (مائده/96)، این همان است که شاعر می‌گوید: ابر و باد و ... هستی برای بشر است. بشر برای چیست؟ بشر برای اینکه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) هستی برای بشر، بشر برای اینکه راه خدا را برود. آنوقت خداوند هستی را برای بشر بیافریند، به بشر بگوید: راه خدا را برو، آنوقت دستش را در دست فاسق بگذارد. این می‌شود؟ ولذا قرآن می‌گوید: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه‏» (انعام/91) خدا را نشناختند آنطور که باید بشناسند. چطور؟ گفتند: پیغمبر نیست، خودمان و عقلمان. آخر عقل من و تو که هی اشتباه می‌کند. اینکه پشیمان می‌شوی پیداست عقلت نمی‌رسد. مگر انسان عاقل نیست، چرا عاقل هست، عقلش کم است. بارها گفتم که عقل بشر مثل ترازوی زرگرهاست. ترازوی زرگرها ترازو است اما غیر طلا را نمی‌شود با آن کشید. عقل ما یک عقل جزئی است. اگر عقل کل بودیم که پشیمان نمی‌شدیم. آمار پشیمانی‌ها دلیل بر این است که عقل ما کامل نیست. آمار طلاق‌ها دلیل بر این است که انتخاب همه درست نیست. نمی‌شود خدا، ابر و باد و مه و خورشید برای بشر، هدف بشر این است که راه خدا را برود، آنوقت دستش را در دست یک رئیس جمهور بگذارد. یا این رهبرهای فاسق. باید دست بشر در دست معصوم باشد. و زمانی که دستمان در دست امام زمان نیست، گفتند: فقیه جامع‌الشرایط. یعنی فقیهی که در عمرش از او گناه سراغ نداشته باشی. هوسی در وجودش نباشد. وگرنه دست بشر در دست مثل بشر خسارت است. آن شبی که مادر ما را زایید، آزاد زایید. به چه دلیلی من عقب شما بروم؟ تو هم یکی، من هم یکی. به چه دلیل شما عقب من بروی؟

4- نصرت و یاری الهی به پیامبر اسلام و پیروانش

خوب، «أَیَّدَکَ بِنَصْرِه‏» (انفال/62) خدا در قرآن می‌گوید: «أَیَّدَکَ» تو مورد تأیید من هستی. «بِنَصْرِه‏» با نصرت الهی، با یاری خداوند تو تأیید می‌شوی، نترس! باز از آیه‌ای که مخصوص پیغمبر است و همه ایرانی‌ها تقریباً، خیلی از ایرانی‌ها حفظ هستند. یک کلمه‌اش را می‌گویم باقی‌اش را همه ایرانی‌ها خواهند گفت. «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً» (فتح/1) آیه‌ی قرآن است. یک پیروزی، پیروزی روشن نصیب تو می‌شود. این تعبیر را خدا نسبت به پیغمبرهای دیگر انجام نداده. اختصاصات پیغمبر است.

یک آیه‌ی دیگر، قرآن می‌فرماید: «یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْک‏» (یوسف/6) «یُتِمُّ» یک لطیفه می‌خواهم بگویم، تفسیری است. یک خرده فنی و آخوندی است. ولی «الْحَمْدُ لِلَّه‏» الآن دیگر مردم ما بدنه‌شان...

«یُتِمُّ» حالا من بپرسم ببینم. «یُتِمُّ» فعل ماضی است یا مضارع؟ با هم بگویید... مضارع. در قرآن یکجا می‌گوید: «یُتِمُّ» یعنی در آینده تمام خواهم کرد. قبله را عوض می‌کند سال دوم هجری، یکجای دیگر می‌گوید: «یُتِمُّ نِعْمَتَهُ» سه چهار جای قرآن می‌گوید: «یُتِمُّ». در قرآن سه تا «یُتِمُّ» است. در آینده تمام خواهم کرد. در آینده تمام خواهم کرد. به غدیر خم که می‌رسد نمی‌گوید: «یُتِمُّ»، می‌گوید: «أَتْمَمْت» (مائده/3)‏. گرفتید چه شد؟ یعنی کار تمام شد. مثل اینکه تمام«یُتِمُّ»‌ها منتظر نصب امیرالمؤمنین بودند.

علی بن ابی طالب، امیرالمؤمنین(ع) که در غدیر خم تثبیت شد، آنوقت آنجا نگفت «یُتِمُّ»، «یُتِمُّ» یعنی «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ». یعنی آن وعده‌ای که دادم، نصب امیرالمؤمنین بود. «یُتِمُّ»، «یُتِمُّ»، «یُتِمُّ»، «أَتْمَمْتُ». خیلی قشنگ است. این آیات قرآن را وقتی به هم پیوند می‌زنی، عین شاخه‌های درختان هستند که وقتی به هم پیوند می‌دهی یک میوه‌ی دیگر از آن درمی‌آید.

مثلاً داریم مسجد می‌روید با خودتان زینت ببرید. «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد» (اعراف/31) آیه‌ی قرآن است. یعنی مسجد می‌روید زینت ببر. خوب زینت ببر یعنی چه؟ می‌گوید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَة» (کهف/46) مال و اولاد زینت است. مسجد می‌روی زینت ببر، یعنی یک خرده پول در جیبت بگذار، آنجا به فقیر بده. وقتی مسجد می‌روی دست بچه‌ات را هم ببر. که بچه‌ات هم مسجدی شود. یکجای قرآن می‌گوید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَة». جای دیگر می‌گوید: «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد». مال و اولاد زینت است، جای دیگر قرآن می‌گوید: مسجد می‌روی زینت ببر. هم مال و هم اولاد. دست بچه‌ات را بگیر، پول هم در جیبت بگذار. وقتی اینها را به هم می‌زنی خیلی قشنگ است.

گاهی انسان یک لطیفه‌هایی را در قرآن می‌بیند، لذت می‌برد می‌گوید: اَه... یک مقداری باید یک کاری کنیم که دیگر در جمهوری اسلامی کسی نباشد که نتواند قرآن بخواند. کاری ندارد. یک کاری کنیم روی قرآن، بعد هم ترجمه‌ی قرآن و بعد هم تفسیر قرآن. شبی یک ربع، بیست دقیقه برای این کار بگذاریم. خوب دیگر چه؟     

«وَ یَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزیزاً» (فتح/3)، «یَنصُرُ» خدا تو را نصرت می‌کند. پیروزت می‌کند، منتها «نَصْراً عَزیزاً»، عزیز یعنی چه؟ کلمه‌ی عزت، یعنی نفوذ ناپذیر. دستی که چرب است، آب بریزی این چربی آب را پس می‌زند. می‌گویند: این دست عزیز است. یعنی آب به خوردش نمی‌رود. آب را پس می‌زند. زمینی که بیل می‌زنی، کلنگ می‌زنی فرو نمی‌رود، می‌گویند: «ارضٌ عزاز» این زمین عزیز است. یعنی نوک بیل در او اثر نمی‌گذارد. عزیز است یعنی نمی‌شود در او اثر کرد. امام حسین را شاعر می‌گوید: بدنش را توانستید سوراخ سوراخ کنید، اما عزتش سوراخ نشد. هرکاری کردید، گفت: نه، زیر سم اسب می‌روم زیر بار زور نمی‌روم. «هَیهَاتْ مِنّا الذِلَّة» (لهوف/ص97).

5- توطئه‌های دشمنان علیه اسلام و مسلمانان

تحریم‌ها، فشارها، همین پایین و بالا شدن قیمت‌ها، کمبودها، همه برای این است که بگوییم بله. امام حسین فرمود: حتی خوراک نداشته باشم، بله نمی‌گویم. آب برای علی اصغر ندارم ولی بله نمی‌گویم. جبّه هم ندارم. چون جبّه‌ی امام حسین را هم کندند. بله نمی‌گویم. مسکن هم ندارم، چون خیمه‌ام را هم آتش زدند. الآن اصول دین مردم سه تاست. بعضی از کشورها می‌گویند اصول دین سه تاست. خوراک، پوشاک، مسکن. بعداً گفتند: خانه و ماشین و تلفن. بعداً گفتند: استخدام رسمی، بیمه، اضافه کار. این اصول دین بعضی از افراد است. اصول دین سه تاست. خوراک، پوشاک، مسکن. نه خوراک داشت، آب خوردن. نه پوشاک داشت، جبّه. نه مسکن داشت، خیمه‌اش را هم آتش زدند. هیچی نداشت. اما بالاخره بله نگفت. می‌گوید: یک نصرتی به تو بدهم که عزیز هستی. یعنی مثل کلنگ که در زمین فرو نمی‌رود، هیچ عاملی در تو نفوذ نکند. الآن دنیا وقتی می‌نشینند برای جمهوری اسلامی طراحی می‌کنند، فوقش می‌توانند چه کار کنند؟ تمام مکه بسیج شدند برای اینکه پیغمبر را بکشند. از سر دیوار خانه‌ی پیغمبر ریختند. همان شبی که علی بن ابی طالب جایش خوابیده بود. یعنی یک شهر خواستند یک نفر را از بین ببرند نشد. آنوقت خدا چطور کرد؟ با تار عنکبوت پیغمبر را حفظ کرد. تار عنکبوت را قرآن می‌گوید: «أَوْهَنَ الْبُیُوت‏» (عنکبوت/41) یعنی با سست‌ترین ابزار سفت‌ترین توطئه‌ها را، آمریکا کجا و شن طبس کجا. آمریکا کجا و شن طبس کجا؟ یادمان نرود. «وَ یَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزیزاً». دیگر چه؟

«إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ» (حجر/95) این هم آیه‌ی قرآن است. پیغمبر، خیلی تو را مسخره می‌کنند. اما «إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ» ما مسأله را حل می‌کنیم. چقدر فیلم می‌سازند برای اینکه... فیلم‌هایی می‌سازند عجیب و غریب... حالا یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

یک بنده خدایی روی منبر سخنرانی می‌کرد، یک مشت بچه نشسته بودند، مسؤولین کشوری و لشگری وارد شدند. این رئیس هیأت آمد بچه‌ها را بلند کرد و مسؤولین را نشاند. آن بنده خدا روی منبر گفت: آقاجان، بچه‌ها اگر خودشان بلند شوند، طوری نیست. به مسؤولین احترام کنند. اما این بچه‌ها مسؤولین را نمی‌شناسند. تو رئیس هیأت آمدی بچه‌ها را به زور بلند کردی. کسی اگر کسی را با زور بلند کنی و جایش بنشینی غصبی است و نمازت هم باطل است. حتی بچه‌ی دو ساله را بلند کنی رئیس جمهور نماز بخواند، نماز رئیس جمهور هم باطل است. حکم اسلام این است. وقتی آن آقا روی منبر بود دید رئیس هیأت بچه‌ها را بلند کرد و مسؤولین را نشاند، روی منبر گفت: آقا حرف من قطع، این کار من درست نبود. از مسؤولین تشکر می‌کنم که تشریف آوردید، خوش آمدید. ولی اگر جسارت نیست بلند شوید یک جای دیگر بنشینید. جای بچه‌ها ننشینید. آنها هم بلند شدند و جای بچه‌ها نشستند، به بچه‌ها گفت: سر جایتان بیایید. بچه‌ها که سر جایشان آمدند، خوب گوش بدهید چه می‌خواهم بگویم، لطیف است. بچه‌ها از پایین منبر چنین کردند. هی لبشان را بوسیدند و به آقا بالای منبر پرت کردند. (خنده حضار) این فیلم را داشته باشید، که برای یک روحانی بود روی منبر، که عکس‌العمل بچه‌ها بود. این آقا روی منبر این را... این فیلم را قیچی کردند، کنار یک خانم بسیار زیبا و بسیار... (خنده حضار) سینه باز، بازو باز، بسیار بد حجاب و پر آرایش، از این آقا مصاحبه کردند که آقا شما اگر یک دختری، زیبا ببینی چه می‌کنی. این هم چنین کرده (با بیان حرکت). (خنده حضار) یعنی آن فیلم را وصل کردند به... گرفتید چه می‌گویم؟ من که آمریکا بودم، دیدم اصلاً یک شبکه‌ای درست کردند فقط برای تخریب روحانیت. فقط آخوندها را خراب کنند. به لطف خدا، به لطف خدا، روز به روز آخوند اگر آخوند خوبی باشد، یعنی اگر آب سالم باشد، هرچه هوا داغ‌تر باشد ارزش آب بیشتر می‌شود. روزگار آخوند هیچوقت سپری نشد.

یک وقت فیلم مارمولک را درست کردند، من گفتم طوری نیست. در سمینار حج هزار و چهارصد روحانی به من انتقاد کردند که فیلم مارمولک توهین به روحانیت است. گفتم: مارمولک که حیوان کوچولویی است، با آخوندها چه می‌تواند بکند؟ یک نهنگ هم یک آخوند را خورد، حضرت یونس را آخرش پس داد. (خنده حضار)

ما اگر ضعیف هستیم خودمان ضعیف هستیم وگرنه دنیا می‌تواند امام را از بین ببرد، دنیا می‌تواند امام صادق را از بین ببرد. چقدر جلسه درست کردند برای اینکه جلسه امام صادق را سبک کنند، جلسات ابوحنیفه و دیگران را بزرگ‌تر. خود ابو حنیفه گفت: آنچه دارم، به خاطر شاگردی امام صادق است. خیلی مهم است. بنی عباس چقدر پول دادند که امام صادق را کم رنگ کنند، شاگردهایش را پررنگ کنند، نشد و نمی‌شود. فیلم‌هایی درست می‌کنند تلفیق از یک جمله به یک جمله، به هم گره می‌زنند.

یک کسی آیات قرآن را به هم گره می‌زد و می‌گفت: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا» (اعراف/31) بعد می‌گفت: «مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة» (انفال/60) یعنی هرچه جان دارید، قرآن می‌گوید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» (اعراف/31) بخور ولی پرخوری نکن. آنوقت «مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة» برای دشمنان است. در مقابل دشمن تا جان داری برو جلو. می‌گوید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا» تا جان داری برو جلو. یعنی بخور. آیه‌ی قرآن را از یک جا به یک جای دیگر... مگر شما دو شاخه تلفن را در برق نمی‌کنی؟ دو شاخه برق را در تلفن می‌زنی. خوب در کارهای فیلمی هم می‌شود. خیلی آمریکا دلارهایش آتش می‌گیرد. هی دلار خرج می‌کند، به هیچ جا هم نمی‌رسد. تحلیل‌گرهایشان هم... چه تعبیری کنم برای تحلیل‌گرها. اینطور است. یک مشت از این دکترها بعضی از این دکترهای جامعه‌شناس و روانشناس گفتند: آقای قرائتی ما چون به تو علاقه داریم، یک مدتی در تلویزیون نیا. گفتم: چرا؟ گفت: از نظر روانشناسی مردم زیاد ببینند تو را ول می‌کنند و دیگر می‌گویند: بس است دیگر این شیخ را زیاد دیدیم. گفتم: حالا اگر من می‌توانم دو تا حدیث بخوانم، چرا نخوانم؟ گفتند: لااقل در آن شبکه نیا. در آن شبکه نیا. تو در هر پنج تا شبکه حرف می‌زنی؟ گفتم: من که سراغ تلویزیون نمی‌روم. تلویزیون سراغ من می‌آید. حالا اگر تلویزیون گفت یک حدیث بخوان، نخوانم برای چه؟ برای اینکه از نظر روانشناسی عزیز شوم.من می‌خوانم هروقت خدا خواست فیتیله‌اش را خودش پایین می‌کشد. اصلاً یک پشه می‌فرستد دماغ من را می‌گزد، دماغ من کلفت می‌شود و خودم هم پشت دوربین نمی‌آیم. (خنده حضار) یعنی وقتی بنا است تعطیل شود با یک پشه خدا سر و ته این را جمع می‌کند. اینطور نیست که می‌گویند. تحلیل‌های ما خیلی‌هایش تحلیل نیست.

6- تحلیل‌های نادرست درباره اعتقادات دینی

یک وقتی منکرین خدا راجع به خداشناسی تحلیل می‌کردند. می‌گفتند: ریشه‌ی ایمان به خدا، ترس است. یعنی بچه که می‌ترسد می‌گوید: مامان. بزرگ که ‌شد زشت است بگوید: مامان، می‌گوید: خدا. یعنی یک وجود خیالی را، خدا وجود ندارد. کافران می‌گفتند، خدا نیست. اینها یک خدایی در ذهنشان می‌آورند، که هروقت ترسیدند به آن خدا پناه ببرند. این حرف چقدر آبکی است. اگر ریشه‌ی ایمان به خدا ترس است، پس باید هرکس ترسوتر است، ایمانش بیشتر است. حضرت علی شجاع‌ترین مرد دنیا بود. ترسو بود؟ یعنی باید بچه‌ها ایمانشان بیشتر باشد. در خانه اگر زن می‌ترسد باید ایمان زن بیشتر باشد. اگر مرد می‌ترسد باید ایمان مرد بیشتر باشد. اینطور نیست. بروید جاهایی که ترس نیست. «بِسْمِ اللَّهِ‏»، اگر جایی ترس نبود پس باید ایمان هم نباشد. خیلی جاها ترس نیست ولی آدم ایمان دارد. می‌گوید: چطور عکس خروس نقاش می‌خواهد، خود خروس نقاش نمی‌خواهد؟ من وقتی دیدم این گل مصنوعی طراح می‌خواهد، آنوقت گل طبیعی طراح نمی‌خواهد؟ از گل ترسیدی؟ من کی از گل ترسیدم. من می‌گویم: چطور عکس خروس نقاش می‌خواهد، خوب اگر عکس خروس نقاش می‌خواهد، خود خروس که مهمتر از عکس خروس است. خوب آن هم نقاش می‌خواهد. خیلی وقت‌ها آدم نمی‌ترسد. آدم از اثر به مؤثر پی می‌برد. می‌گفت: می‌دانی چرا هوای کاشان گرم است؟ گفتیم: نه! گفت: کاشان شین دارد. گفتیم: خوب باشد. گفت: شمر هم شین دارد. شمر آن روز که کربلا بود، هوا گرم بود، پس کاشان هوا گرم است. (خنده حضار) جالب این است که دانشمند هم هستند. یک تحلیل دیگر برایتان بگویم از یکی از این دانشمندان که چقدر گاهی سقوط می‌کنند.

راسل می‌گوید: من قبلاً به خدا ایمان داشتم گفتم: همه چیز از خداست. اول ایمان به خدا بود. گفتم: همه چیز را خدا... بعد فکر کردم گفتم: خدا از کجاست. جوابش را پیدا نکردم. از خدا دست کشیدم. گفتم: خوش آمدی. آقای راسل کجا رفتید؟ می‌گوید: نه الآن مادی شدم. می‌گویم: همه چیز از ذرات ماده است. خوب، می‌گوییم: جناب راسل شما گفتی همه چیز از خداست، خدا از کجاست؟ حالا اینطور سؤال کن، همه چیز از ماده است، ماده از کجاست؟ می‌گوید: ماده از قدیم بوده. می‌گویم: خوب بگو خدا از کجا بوده؟ تو یک بوده‌ با شعور را قبول نکردی. رفتی میلیاردها بوده‌ بی‌شعور را قبول کردی؟ این دانشمندان دنیا هستند.

من فکر می‌کنم بعضی‌ها را توفیق الهی نیست. کج فکر می‌کنند. باسواد هستند، باسواد است درست فکر نمی‌کند. ریشه‌ی ایمان به خدا ترس است. خوب اگر باز اینطور است، پس باید جاهایی که آدم نمی‌ترسد ایمان نداشته باشد. خیلی وقت‌ها آدم ترسی ندارد ولی ایمان دارد. پس باید هرکس ترسو تر است. می‌گوید خوب... حالا بد نیست این را هم بگویم، چون ممکن است یکی از این طرفدارها پای تلویزیون باشد و بگوید: آقا اگر ریشه‌ی ایمان به خدا ترس نیست، پس چرا وقتی آدم می‌ترسد می‌گوید: «یَا اللَّهُ»! زنی که در زایشگاه می‌برند می‌گوید: «یَا اللَّهُ»! در کنکور «یَا اللَّهُ»! ماشین چپ می‌شود «یَا اللَّهُ». شما هم وقتی می‌ترسید می‌گویید: «یَا اللَّهُ». می‌گوییم: وقت ترس رو به خدا می‌رویم. نه که خود خدا به خاطر ترس است. ببین شما سگ را که می‌بینی، یک صلوات بفرستید... (صلوات حضار)

شما سگ که می‌بینی رو به سنگ می‌روی که برداری و دفاع کنی. وقت سگ رو به سنگ می‌روی، نمی‌توانیم بگوییم: تولید سنگ به خاطر سگ است. خوب اگر سنگ به خاطر سگ است باید هرجا سگ نیست، باقی‌اش را هم شما بگویید... سگ هم نباشد. باید هرجا سگ‌اش کلفت است، سنگش هم کلفت باشد. باید هرجا سگ‌اش ریز است، سنگش هم ریز باشد. ما وقت سگ رو به سنگ می‌رویم، این رو به خدا، رو به خدا فرق می‌کند با اصل خدا. ما وقت ترس رو به خدا می‌رویم. نه یعنی خدا به خاطر ترس است. این رو به خدا را با اصل خدا قاطی کرده است.

7- اقبال مردم و جوانان به مکتب و مراسم مذهبی

«إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئین‏» هرچه می‌خواهند مسخره کنند، تحلیل کنند، کاریکاتور درست کنند. دلارها خرج شود برای تحقیر. چقدر فیلم و چقدر ماهواره و چقدر سی‌دی و چقدر و چقدر... تبلیغ می‌کند برای اینکه جوان‌های ما را منحرف کند. البته یک عده هم منحرف می‌شوند. شوخی نداریم. اما در مقابلش شما نگاه کنید گسترش دین را. من جوان بودم وقتی جمکران می‌رفتم، طلبه قم بودم. ده تا بیست تا آدم جمکران می‌رفتیم. الآن جمکران مشتری‌های چند صد هزار نفری دارد. سال تحویل دو تا صحن پر می‌شد. الآن میلیونی سال تحویل در... مسجدها سال تحویل کسی نمی‌رفت. اعتکاف خبری نبود. نماز جمعه خبری نبود. کتاب‌های مرحوم مطهری ده هزار تا چاپ می‌شد. الآن بعضی از کتاب‌ها تیراژ میلیونی دارد.

یک کتاب خوبی آیت الله جوادی آملی زیر نظرش نوشته شده، مفاتیح الحیاة، از وقتی روی فرم چاپ رفته به من گفتند: اصلاً فرصت نمی‌کنند این فیلم را پایین بگذارند. فاصله‌ی چند ماهی چهل، پنجاه بار چاپ شد. توجه به دین کم نشده است. «إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئین‏». بگذار فیلم درست کنند آمریکا هر غلطی می‌خواهد بکند. ما دم بزنگاه یک صحنه پیش می‌آوریم، همه چیز برمی‌گردد.

خدایا به آبروی پیغمبری که در این جلسه و جلسه قبل کلماتی راجع به او گفتیم، به آبروی پیغمبر روز به روز دین پیغمبر را، دین اهل بیت پیغمبر را روز به روز منوّرتر، گسترش تر، و مردم را نسبت به این مکتب عاشق‌تر، عارف‌تر، مطیع‌تر بفرما. نسل پیغمبر، قلب حضرت مهدی را از الآن تا ابد از ما راضی و ما را برای امام زمان بازوی مخلص و قداکار و وفادار قرار بده. طراحانی که به اسلام و مسلمین ضربه می‌زنند اگر قابل هستند هدایت، ولی اگر قابل نیستند همه طرح‌هایشان را طرح بر آب، طراحان را نابود و توطئه‌هایشان را خنثی، توطئه گران نااهل را هلاک بفرما.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- آیه دوم سوره قلم، کدام تهمت مخالفان پیامبر را پاسخ می‌دهد؟

1) جنون و جن زدگی

2) شاعر بودن

3) ساحر بودن

2- آیه سوم سوره نجم بر کدام ویژگی پیامبر تأکید دارد؟

1) علم غیب

2) عصمت زبان

3) رحمت برای جهانیان

3- اتمام نعمت الهی به مؤمنان چه زمانی صورت گرفت؟

1) بعثت پیامبر در مکه

2) هجرت پیامبر به مدینه

3) نصب حضرت علی در غدیر خم

4- وعده خداوند به پیامبر، در برابر تلاش‌های دشمنان چیست؟

1) بی اثر بودن توطئه‌ها

2) تسلیم شدن مخالفان

3) پیروزی نهایی مؤمنان

5- آیه 95 حجر به کدام شیوه مخالفان اسلام اشاره دارد؟

1) تهدید و توهین

2) تمسخر و تحقیر

3) قتل و شکنجه

نظرات 1 + ارسال نظر
صائن 1391 پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ق.ظ http://saen1391.blogsky.com

الهی
پیامبر در راه تو

نزدیکان را از خود دور،
و
دوران را نزدیک نمود.

(صحیفه سجادیه)

متن سخنان آقای قرائتی رو خودتون تایپ می کنید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد