تاریخ پخش: 22/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای تلویزیون هستند، بحث را شب جمعهای میبینند که در آستانهی شهادت حضرت زهرا هستیم. البته برای حضرت زهرا را دو تاریخ شهادت گفتند. چرا حضرت زهرا دو تا شهادت دارد، فاطمیهی اول و فاطمیهی دوم. «سبعین» یعنی هفتاد روز پس از رحلت پیامبر(ص) یا «تسعین» یعنی نود روز! در روایات کلمهای است که هم به «سبعین» میخورد و هم به «تسعین».
بعضی از علما فاطمیهی اول را عزاداری میکنند، بعضی فاطمیهی دوم را. شهادت رسمی در کشور ما یکی بیشتر نیست. در آستانهی عید نوروز هم هستیم. که وقت خانه تکانی است. دیشب دو عزیزی در ستاد نماز آمدند و راجع به خانه تکانی حرفهایی زدند، من خیلی خوشم آمد حرفها را نوشتم و بین خانه تکانی معنوی و خانه تکانی مادی بیست نکته است. از خانه تکانی بگویم که در آستانهی نوروز هستیم و بعد هم راجع به حضرت زهرا صحبت کنیم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
1- مقایسه خانه دل با خانه گِل
موضوع، خانهی دل و خانهی گِل. در خانه تکانی، حساسیت هست که در عید خانهتکانی کنند. هرچه مادی هست فتوکپیاش هم است. یعنی اگر هجرت مادی هست که از شهری به شهری و از کشوری به کشوری هجرت میکنند، مهاجرت میکنیم. قرآن میگوید: از عیبهای خودت هم هجرت کن. «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدثر/5) رُجز یعنی پلیدی. یعنی از پلیدیها هجرت کن.
اگر رزق مادی هست، خوراک. رزق معنوی هم هست، «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام»
حج هم یک رزق است. علم هم یک رزق است. روزی فقط این نیست که وارد معده
میشود. آن فکر خوبی هم که وارد مغز میشود آن هم روزی است. من چند سال پیش
یک وقتی این بحث را داشتم. لباس ظاهری اگر داریم که «وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ» (مدثر/4) لباس معنوی هم داریم. «و لباس التقوی» رزق مادی، رزق معنوی. لباس مادی، لباس معنوی. حالا امروز بحث شبیه این است. خانه تکانی دل، خانه تکانی گل.
ادامه مطلب
موضوع: مقام زن در قرآن کریم
تاریخ پخش: 15/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای تلویزیون هستند این بحث را زمانی میشنوند که تولد حضرت زینب سلام الله علیها است. میخواهم مقداری راجع به زن در قرآن صحبت کنم. چون من معلم قرآن هستم دوست دارم هر چه میگویم رنگ و بوی قرآنی داشته باشد.
یکی اینکه زن و مرد هیچ فرقی با هم ندارند. قرآن میگوید: «من نفسٍ» کسی هست باقیاش را بلد باشد؟ «واحدةٍ»، «مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ» (اعراف/189) یعنی زن و مرد یکی هستند. اینطور نیست که مثلاً یکی را از عسل درست کرده باشند یکی را از شیره! یکی از طلا باشد، یکی از نقره، «مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ»
پس بگذارید من عنوان را بنویسم، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». موضوع: مقام زن به مناسبت تولد حضرت زینب(س) شما برای شادی روحش یک صلوات هم بفرستید.
آیات قرآن راجع به زن!
تلاش دشمن برای انحراف نسل جوان
تاریخ پخش: 08/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در خدمت برادران و خواهرانی هستیم که در پژوهشهای وزارت نفت تحقیق میکنند، خسته نباشید، دستتان درد نکند، و سؤالی هم از ایشان کردیم که شنیدیم حقوق شما بیش از باقی وزارتخانهها هست، بعد دیدیم نه! خیلی هم خبری نیست. این هم از چیزهایی است که خیلی بادش میکنند. یک مبلغ کمی تفاوت دارد، این هم به خاطر یک کارهایی است که اضافه میکنند. حالا! مسألهای که داریم دنبال میکنیم، یک جلسه هم صحبت کردیم این است که افرادی چه تلاشهایی برای انحراف میکنند. برای اینکه بر افکار عمومی سوار شوند، و راه کجشان را اعمال کنند، تلاشهای کفار و منحرفین برای نسل ما و برای خود ما!
1- برنامه دشمن برای کم کردن نسل ایرانیان
یکی از تلاشها این است که نسل اینها را کم کنیم. دکترهایی را دیدند، اساتید دانشگاهی را دیدند، بعضی از روحانیون را دیدند، افراد مختلفی را دیدند که تحت عنوان تنظیم خانواده و اولاد کمتر، زندگی بهتر، این نسل را کم کنیم. خوب راههایی را هم به وجود آوردند که برای ایرانیها اینطور که یکی از پزشکان متخصص و یا فوق تخصص به من گفت، مربوط به این کار هم بود، گفت 18 راه آوردند که در ایران نسل ایرانی را کم کنند. کشورهایی دیگر هم گاهی این کار را کردهاند، منتها با دو سه راه! یعنی تمام توانشان را گذاشتند برای اینکه جمعیت ما یک جمعیت کهنهای بشود. حدیث داریم که اگر هر وقت یک چیزی به سمت شما آمد، و نمیدانید حق چیست، باطل چیست! «فعلیکم بالقرآن» با قرآن متر کنید که این حق است، یا این حق نیست. حالا!
قرآن راجع به بچهدار شدن چه میگوید؟ میگوید: یادتان نرود، «إِذْ کُنتُمْ قَلِیلًا» شما جمعیتتان قلیل بود، کم بود. «فَکَثَّرَکُمْ» (اعراف/86) جمعیت شما را بیشتر کردیم. از این یعنی چه؟ یعنی کثرت جمعیت یک ارزش است.
2- عدم ارتباط میان تعداد فرزندان و تربیت آنها
حرفهای دروغی هم میزنند. در بحث و حرفهای قبل من این بود که شعارهای دروغ میگویند. یکی از شعارهای دروغ این بود که آدم اولاد کمتر داشته باشد، به تربیتش میرسد. از دروغهای شاخدار است. یک آمار علمی به ما بدهید که این آقا که پنج تا بچه دارد، و یک آقای دیگر هم که دو تا بچه دارد، آنکه دو تا بچه دارد، تربیتش بهتر از آن پنج تا بچه است. یک آمار به ما بدهید. بسیارند افرادی که بچههایشان دو تا و سه تا هستند و آن دو تا و سه تا هم بچههای بدی هستند. و افرادی داریم که هفت و هشت تا بچه دارند، هفت و هشت تا بچهشان خوب هستند. هیچ دلیل عقلی و علمی نداریم... دلیل عقلی و دلیل علمی نداریم...
یا میگویند نان از کجا بیاوریم بخوریم. یعنی واقعاً ایران مشکل نان دارد؟ ما نتوانستیم از طبیعت خوب استفاده کنیم. حدیث داریم کسی که آب دارد و خاک هم دارد باز هم گندم میخرد، نفرین شده است. عربیاش را هم بخوانم، بعضی از شما بلد هستید. «من وجد ماءً» «ماء» یعنی؟ آب! «تراب» یعنی؟ خاک! «من وجد ماءً و ترابا» کسی که آب دارد، خاک هم دارد، «ثم افتقر» میرود و گندم میخرد، «فابعده الله» (وسائل الشیعة، ج17، ص41) مشکلش ایمان است.
هجرت از روستا به شهر، کنار گذاشتن کارهای تولیدی و شغلهای سرپایی کاذب! شغل کاذب! مصرف بیخود! صرفه جویی نکردن! م خیلی جاها ولخرجی میکنیم. ادامه مطلب ...
شیوههای دشمنان در برابر مسلمانان
تاریخ پخش: 01/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی را که در نظر گرفتم خدمت شما بگویم، موضوعش این است: تلاش های دیگران برای انحراف جوانان. یک کسی، دیروز از من پرسید که با این همه کتابی که چاپ میشود و بالاخره حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش و تلاشهایی که برای تبلیغ دین میشود، چرا بالاخره اینطور که ما میخواهیم نیست؟ گفتم: خوب ما تلاش میکنیم، دیگران هم تلاش میکنند. مثل کسی که میگوید: آقا من شکر ریختم، پس چرا شیرین نشد؟ برای اینکه ما یک کیلو شکر میریزیم او چهار لیتر سرکه میریزد.
میخواهیم بگوییم که عوامل و تلاشهایی که دیگران میکنند. این بحث شاید در تلویزیون چون از بچهی ابتدایی مینشیند تا دانشگاه، از آیت الله هست تا یک شخص عادی. یعنی باید یک بحث عمومی باشد. من فکر میکنم این بحث به درد همه میخورد.
1- تبلیغ آداب و رسوم نیاکان در برابر آداب دینی
البته چون من معلم قرآن هستم، همه از قرآن است. از روزنامه و بولتن و سایت و اینها نیست.
1- گاهی ملیت خودشان و نیاکان خودشان را به رخ میکشند. من آنم که رستم بُود پهلوان!
حضرت وقتی میآمد حرف بزند، میگفتند که نیاکان ما این حرفها را نداشتند. میگفت که نیاکان شما ممکن است کج رفته باشد. یکجا قرآن میگوید: «أَنْتُمْ وَ آباؤُکُم» (اعراف/71) هم تو کج رفتی، هم نیاکان تو کج رفته است. تکیه بر نیاکان غلط است. باید تکیه بر حق باشد. نیاکان اگر حق است، قدمش روی چشم! اگر یک سنتی باطل است، خوب حالا نیاکان ما انجام دادند، باطل انجام دادند.
امام منزل یک نفر آمد، دید خانهاش خیلی تنگ است. گفت: تو که وضعت خوب است. چرا در خانهی تنگ زندگی میکنی؟ خیلی خانه ات تنگ است. گفت: آخر خانهی پدری است، امام توبیخش کرد، این چه فکری است میکنی؟! خوب پدرت فقیر بوده در خانهی تنگ زندگی میکرده است. تو که الآن خدا به تو امکاناتی داده برای زن و بچه ات اینقدر تنگ نگیر. یک اتاق تنگ مثل قبر... یک وقت آدم مضطر است در بیمارستان میخوابد. مضطر است در خانه میخوابد. مضطر است روی ویلچر مینشیند. تو که وضعت خوب است چرا؟ تکیه بر نیاکان علمی نیست.
متأسفانه این تکیه بر نیاکان هم همه جا هست. در مذهب، مثلاً هیأت ما از این کوچه میرفته، ما هم باید از این کوچه برویم. بابا هیأت شما از این کوچه میرفته دلیل دارد. حالا که خیابان شده، از این طرف برو. نه ما باید اینطور باشیم. چون نیاکان ما، رسم ما این است. در عروسی های ما چنین است. در عزاهای ما اینطور است. این رسم و رسومات نیاکان پایش به جایی بند نیست. فکر کنیم اگر مطابق عقل است روی چشم، علمی است روی چشم!