راههای پیشگیری از جرم(۲)
تاریخ پخش: 04/02/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما دربارهی پیشگیری از جرم است. یک نگاهی به دین که بکنیم، میبینیم همه پیشگیری از جرم است. خود توحید پیشگیری از طاغوت است. خود نبوت و امامت پیشگیری از این است که انسان سراغ افراد غیر معصوم برود. نماز، خودش پیشگیری است. «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/45) حدود 46 نخ حقوقی من در نماز پیدا کردم. یعنی نماز در 46 مورد با حقوق مردم رابطه دارد. مثلاً نماز و حق کودک، نماز و حق همسر، نماز و حق والدین، نماز و حق همسایه، نماز و جامعه، نماز و حیوان، اگر سگی تشنه است، شما حق نداری وضو بگیری. باید آب را به سگ بدهی و تیمم کنی. سگ حق دارد. اگر یک حوضی است، آجرهایش غصبی است، وضو گرفتن در آن مشکل دارد. مکانش، زمانش، فضایش، عرض کردم 46 نخ حقوقی را البته من هم ملا و فقیه نیستم. همینطور سرانگشتی و رفتم دانشکدهی علوم حقوق، گفتم اگر ما خواسته باشیم، مردم خواسته باشند، یک نماز درست، انسان را یک آدم قانونمند میکند. یک آدمی میکند که دیگر به حق هیچکس...
اگر
پدر و مادر گفت: در خانه پیش من بنشین. مسجد نرو. دختر و پسر حق ندارد
مسجد برود. اگر خانم شما در خانه میترسد، خانهی شما بیرون شهر است، یا
همسایهها نیستند، خلوت است به هر حال به یک دلیلی این خانم شما میترسد. شما
حق نداری مسجد بروی، در خانه نماز بخوان. پیامبر نمازش را طولانی کرد،
گفتند: یا رسول الله طولانیاش کردی؟ فرمود: این کوچولوها روی کمرم رفتند
بازی کنند، میخواستم بازی بچهها بهم نخورد. خود «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» خوب!
ادامه مطلب
تاریخ پخش: 07/01/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت سفرهای زیادی که در ایام میشود، به تقاضای مقامات پلیس گفتیم بحثی راجع به جاده و راننده و اینها داشته باشیم. دیشب این آیه به ذهنم آمد. که خداوند برای رانندگی چه گفته است؟
قرآن میفرماید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» بندگان خوب خدا چه کسانی هستند؟ «الَّذینَ» کسانی هستند که «یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» یعنی آرام. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) اینها را گفتم، حالا میخواهم یک چیزهای دیگر بگویم. تا آنجا که میگوید: «وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ کِرَامًا» (فرقان/72) «هَوْناً»، «سَلاماً»، «کِرَامًا» این شیوهی رانندگی در قرآن است.
1- تواضع در برابر مردم، لازمه بندگی خدا
خوب میگویند: در صدر اسلام که ماشین نبوده است. میگوید: اینطوری بروید. حالا با پا میخواهی بروی. با اسب میخواهی بروی. با شتر میخواهی بروی، مهم نیست، میگوید: راه رفتن تو اینطور باشد. میگوید: بندهی خوب خدا اولش هم گفته، اگر عبد باشد. و اگر بند به رحمت باشد. نگفته عباد الله! گفته: «عباد الرحمن». «عباد» عبد است، یعنی بنده. و آن هم بندهای که میخواهد از رحمت دریافت بگیرد. کسی که بندهی خداست، و در مدار رحمت قرار میگیرد، این اصلاً آرام هست. این گردن کلفتیها در اسب سواری، ماشین سواری، موتور سواری یا هرچه، این پیداست انسان فراموش میکند که بندهی خداست. «یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا»، «هَون» یعنی باوقار، آرام برویم. ادامه مطلب ...
تاریخ پخش: 29/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت نزدیک شدن به عید و ایام عید و سفرهای چند صد هزارتا و میلیونی، فکر کردیم که در بین شما فیلم را پر کنیم که تذکراتی هم به پلیس بدهیم، هم به مسافر و هم به مردم. منتهی عنوان من درسهایی از قرآن است باید از قرآن بگویم. اگر از شما پرسیدند چه آیهای در قرآن داریم که برای رانندگی خوب است. درست برانید، در رانندگی آرام، میزان، معتدل برانید. آیهی رانندگی چیه؟
1- آرامش و تواضع در نحوه حرکت بندگان خوب خدا
موضوع: رانندگی صحیح. قرآن میفرماید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» آخر سورهی فرقان است. کسی پای تلویزیون اگر خواست بنویسد، چند آیهی آخر سورهی فرقان است. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ» بندگان خوب خدا کسانی هستند که «یَمْشُونَ» یعنی راه میروند، «یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ» روی زمین راه که میروند، «هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) تا آخرش میگوید: «مَرُّواْ کِرَامًا» (فرقان/72)، «هَوْناً»، «سَلاماً»، «کِرَامًا» خود اینها حرف دارد.
بندهی خوب خدا وقتی راه میرود، شاخ و شانه برای کسی نمیکشد و آرام است. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» کسی که بندهی خداست، اصلاً آدم وقتی بنده باشد هیچوقت شاخ و شانه نمیکشد،نه در رانندگی. دستور هم بخواهد بدهد، فکر میکند که بندهی خدا که این رقمی دستور نمیدهد. با خانوادهاش در خانه این رقمی حرف نمیزند. با بچه و شاگرد و زیر دست و بالای دستش این رقمی حرف نمیزند. گردن کلفتی نمیکند. تو معلوم میشود عبد نیستی. عباد جمع عبد است، عبد یعنی بنده. کسی که بنده است اینقدر شاخ و شانه نمیکشد. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» بندهی خدا وقتی راه میرود، «یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْض» همهی زمین را هم میگوید. آخر بعضیها در یکجا آرام میروند، یعنی اگر دوربین پلیس باشد، آرامش میکنند. دوربین نباشد، گاز میدهد. «یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْض» ارض یعنی تمام زمین، نه جلوی چشم پلیس! اگر چراغ قرمز، اگر پلیس ایستاده باشد، میایستد، نایستاده باشد، از چراغ قرمز چهارراه هم رد میشود. بندهی خدا این است که «یَمْشُونَ» نمیگوید: «مَشَوا» یعنی این کارش خوب بوده. «یَمْشُونَ» یعنی همیشه کارش خوب است.
در ادبیات عرب، «یَمْشُونَ» فعل مضارع است. «مشی» ماضی است، «یَمْشُونَ» مضارع است. مضارع برای استمرار است. پس بندهی خدا در کارش استمرار دارد. یعنی همیشه است. اینطور نیست که ترمز کنیم، چرا یواش کردی؟ پلیس ایستاده! باز تند میرود، باز میگوییم چرا یواش شد؟ دوربین است. یعنی اصلاً برنامهاش گردن کلفتی است. اگر یکجا آرام میشود از جریمه است، پس قرآن چه میگوید؟ امتحان هوش، کدام سوره بود؟ فرقان... میگوید: بندهی خوب خدا چند شرط دارد. یکی این است که آرام است. چه خبر است؟ «یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْض هَوناً» هَون هم یعنی با تواضع، آرام است. آرام راه رفت.
2- خطرات و آسیبهای ناشی از رانندگی نادرست
سالی بیش از بیست هزار نفر و حالا دور و بر بیست هزار نفر، سالی بیست هزار نفر کشته، غیر از ویلچری و تصادفی و زخمی بیست هزار نفر که جنازهشان خاک میشود. سالی بیست هزار تا، کدام جنگهای دنیا سالی بیست هزار تا کشته دارد؟ ما به اندازهی جنگهای دنیا پول و ضرر، ادامه مطلب ...
موضوع: مقام زن در قرآن کریم
تاریخ پخش: 15/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای تلویزیون هستند این بحث را زمانی میشنوند که تولد حضرت زینب سلام الله علیها است. میخواهم مقداری راجع به زن در قرآن صحبت کنم. چون من معلم قرآن هستم دوست دارم هر چه میگویم رنگ و بوی قرآنی داشته باشد.
یکی اینکه زن و مرد هیچ فرقی با هم ندارند. قرآن میگوید: «من نفسٍ» کسی هست باقیاش را بلد باشد؟ «واحدةٍ»، «مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ» (اعراف/189) یعنی زن و مرد یکی هستند. اینطور نیست که مثلاً یکی را از عسل درست کرده باشند یکی را از شیره! یکی از طلا باشد، یکی از نقره، «مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ»
پس بگذارید من عنوان را بنویسم، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». موضوع: مقام زن به مناسبت تولد حضرت زینب(س) شما برای شادی روحش یک صلوات هم بفرستید.
آیات قرآن راجع به زن!
شیوههای دشمنان در برابر مسلمانان
تاریخ پخش: 01/12/92
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی را که در نظر گرفتم خدمت شما بگویم، موضوعش این است: تلاش های دیگران برای انحراف جوانان. یک کسی، دیروز از من پرسید که با این همه کتابی که چاپ میشود و بالاخره حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش و تلاشهایی که برای تبلیغ دین میشود، چرا بالاخره اینطور که ما میخواهیم نیست؟ گفتم: خوب ما تلاش میکنیم، دیگران هم تلاش میکنند. مثل کسی که میگوید: آقا من شکر ریختم، پس چرا شیرین نشد؟ برای اینکه ما یک کیلو شکر میریزیم او چهار لیتر سرکه میریزد.
میخواهیم بگوییم که عوامل و تلاشهایی که دیگران میکنند. این بحث شاید در تلویزیون چون از بچهی ابتدایی مینشیند تا دانشگاه، از آیت الله هست تا یک شخص عادی. یعنی باید یک بحث عمومی باشد. من فکر میکنم این بحث به درد همه میخورد.
1- تبلیغ آداب و رسوم نیاکان در برابر آداب دینی
البته چون من معلم قرآن هستم، همه از قرآن است. از روزنامه و بولتن و سایت و اینها نیست.
1- گاهی ملیت خودشان و نیاکان خودشان را به رخ میکشند. من آنم که رستم بُود پهلوان!
حضرت وقتی میآمد حرف بزند، میگفتند که نیاکان ما این حرفها را نداشتند. میگفت که نیاکان شما ممکن است کج رفته باشد. یکجا قرآن میگوید: «أَنْتُمْ وَ آباؤُکُم» (اعراف/71) هم تو کج رفتی، هم نیاکان تو کج رفته است. تکیه بر نیاکان غلط است. باید تکیه بر حق باشد. نیاکان اگر حق است، قدمش روی چشم! اگر یک سنتی باطل است، خوب حالا نیاکان ما انجام دادند، باطل انجام دادند.
امام منزل یک نفر آمد، دید خانهاش خیلی تنگ است. گفت: تو که وضعت خوب است. چرا در خانهی تنگ زندگی میکنی؟ خیلی خانه ات تنگ است. گفت: آخر خانهی پدری است، امام توبیخش کرد، این چه فکری است میکنی؟! خوب پدرت فقیر بوده در خانهی تنگ زندگی میکرده است. تو که الآن خدا به تو امکاناتی داده برای زن و بچه ات اینقدر تنگ نگیر. یک اتاق تنگ مثل قبر... یک وقت آدم مضطر است در بیمارستان میخوابد. مضطر است در خانه میخوابد. مضطر است روی ویلچر مینشیند. تو که وضعت خوب است چرا؟ تکیه بر نیاکان علمی نیست.
متأسفانه این تکیه بر نیاکان هم همه جا هست. در مذهب، مثلاً هیأت ما از این کوچه میرفته، ما هم باید از این کوچه برویم. بابا هیأت شما از این کوچه میرفته دلیل دارد. حالا که خیابان شده، از این طرف برو. نه ما باید اینطور باشیم. چون نیاکان ما، رسم ما این است. در عروسی های ما چنین است. در عزاهای ما اینطور است. این رسم و رسومات نیاکان پایش به جایی بند نیست. فکر کنیم اگر مطابق عقل است روی چشم، علمی است روی چشم!