ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آسانگیری در ازدواج و زندگی
تاریخ پخش: 18/02/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در خدمت عروس و دامادهای دانشجو هستیم. این ازدواج دانشجویی یک خوبی دارد، که ازدواج است. یک بدی دارد که چرا از دانشجویی شروع شد. ازدواج دبیرستانی باید باشد. ازدواج سنش در دبیرستان است، نه در دانشگاه! دانشگاه دیر است. سال اولش هم دیر است. منتهی ما چون یک آداب و رسومی را تراشیدیم در آن گیر کردیم، مثل بت پرستها شدیم. بتپرستها با دست خودشان مجسمه میتراشیدند و بعد مقابل آن گریه میکردند. گفتند: «قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت تراشیدی و حالا گریه میکنی؟ ما هم با دست خودمان آداب و رسومی را به ازدواج آسان گره زدیم، بعد در آن ماندیم. الآن این قیدهایی که در جامعه ما است، بسیاریاش را ندارد. ازدواج خیلی آسان است.
اصل
ازدواج که میگویم باید زود باشد، برای این است که میخواهد مدرکش را
بگیرد. مدرک به ازدواج چه کار دارد؟ اگر یک کسی تشنه است، میگوید: آب
میخواهم. میگویم: آب میخواهی؟ انشاءالله بعد از لیسانس به تو آب میدهم!
این حرف منطقی است؟ تشنه است آب میخواهد. لذا سن ازدواج بالا رفته و کار
بسیار بدی شده است. دخترهای سن بالا، پسران سن بالا، شما الآن هر کدام باید
سه، چهار تا بچه داشته باشید. دیر شده است.
ادامه مطلب