درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن با موضوع نماز، سدّی در برابر خطرات




 نماز، سدّی در برابر خطرات

تاریخ پخش: 21/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی که امروز دارم این است که چه خطراتی انسان را تهدید می‌کند و قوی‌ترین سدّ در برابر این خطرات چیست. موضوع بحث این است: خطراتی که انسان را تهدید می‌کند و سد در برابر این خطرات چیست؟ یک بحثی است صد در صد قرآنی و مورد نیاز همه بینندگان عزیز و شما که تشریف دارید.
1-  نماز، عامل آمرزش گناهان
نماز بزرگترین سد است. خطراتی که انسان را تهدید می‌کند. خطاهای گذشته... گاهی انسان یک کار خلافی کرده، غصه می‌خورد. چرا من کار خلاف کردم. بخشی از ناراحتی انسان برای گذشته‌هایی است که عمرش را تلف کرده، گناه کرده، از عمرش استفاده نکرده، قرآن درباره نماز یک آیه دارد می‌گوید: اگر نماز بخوانی آن خطاها از بین می‌رود. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» (هود/114) این آیه در آیه نماز آمده است. سخن از نماز است بعد از کلمه‌ی نماز می‌گوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏». اگر خراب کردی زود مسجد برو. حدیث داریم آدمی که نماز می‌خواند مثل آدمی است که دستش را می‌شوید. هر میکروب و آلودگی هم به دست باشد، دستت را شستی تمام می‌شود. دوباره دستت کثیف می‌شود باز بشوی. اگر کسی روزی پنج بار در خانه‌اش یک نهر آبی باشد و یک لوله آبی باشد، دیگر کثافتی نیست.
2- ترک نماز، عامل گسترش منکرات
مسأله‌ی دوم مسأله‌ی شهوت است. 2- مسأله‌ی شهوت. شهوت هم برای انسان خطری است. قرآن می‌فرماید: اگر نماز را محکم بگیرید، حفظت می‌کند. قرآن راجع به شهوت می‌گوید: «أَضاعُوا الصَّلاةَ» نماز را ضایع می‌کنند، بعد می‌گوید: «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» کسانی سراغ شهوت می‌روند و عیاش می‌شوند و کم کم اهل بسیاری از گناه‌ها و فسادها می‌شوند که از نماز جدا می‌شوند. اول می‌گوید: «اضاعوا» مثل بچه، بچه اول دستش از دست پدر و مادرش جدا می‌شود. بعد می‌توانند این را بدزدند و ببرند.

یک کسی گفت: هواپیمای به این بزرگی را چطور می‌دزدند؟ گفت: تا روی زمین است و بزرگ است نمی‌شود دزدید. صبر می‌کنند در آسمان برود، کوچک که شد می‌دزدند. بچه اگر دستش در دست پدرش باشد، نمی‌شود دزدید. اگر دستش از دست پدرش جدا شد، می شود به آدم ماشین بزند، موتور بزند، می‌شود گروگان بگیرند و او را بدزدند. ولی به شرطی که، اول«أَضاعُوا الصَّلاةَ» شما را از خدا جدا کنند، از خدا که جدا شد، تو را می‌برند. پس خطر دوم شهوت است. رابطه شهوت با نماز چیست؟ می‌گوید: اگر نمازی شدی، احیاناً اگر یک وقتی هم یک گناهی از شما سر زد، دوباره برمی‌گردی. مثل آدمی که یک طناب دارد. اگر یک طناب دارد، احیاناً اگر موج دریا هم او را برد، وقتی طناب دستش است برمی‌گردد. اما اگر طناب بریده شد، دیگر موج می‌برد.



برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

تربیت کامل در پرتو نماز(2)


تربیت کامل در پرتو نماز(2)

تاریخ پخش: 07/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما این بود که اگر خواستیم نسلمان را تربیت کنیم، اقتصاد خوب شود. بازار خوب شود. خانه خوب شود. اداره خوب شود، آن شاه کلیدش چیست. گفتم اگر ما یک نماز کامل بخوانیم، همه چیزمان تنظیم می‌شود. درست مثل نوزاد! نوزاد اگر یک شیر کامل بخورد، همه ویتامین‌های بدنش در همان شیر جاسازی شده است. بدن قند می‌خواهد، شیر مادر قند هم دارد. چربی می‌خواهد، شیر مادر چربی هم دارد. آب می‌خواهد، کلسیم و فسفر می‌خواهد، هر ویتامینی نوزاد می‌خواهد اگر یک شیر کامل بخورد، همه نیازهای بدنش تنظیم می‌شود. امور تربیتی، آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه، طلبه، ارشاد، صدا و سیما، هرکس که کار فرهنگی می‌کند، ما یک مقداری به نماز بی‌محلی کردیم.
من حدود دویست نکته نوشتم که اینها همه در نماز هست. سی، چهل مورد مربوط به تربیت فردی است. نماز و تربیت فردی!
1- آثار نماز در زندگی فردی
اگر کسی یک نماز خوب بخواند، همه مسائل درونی‌اش حل می‌شود. در خانه به بچه‌ها می‌گویند: در اتاق را باز نکن و در اتاق پدر و مادر نرو. یکوقت پدر و مادر در شرایطی هستند که زشت است بچه آنها را ببیند. منتهی همین حیا را که می‌خواهد یاد بچه بدهد، می‌گوید: قبل از صلاه الفجر، قبل از نماز صبح در را باز نکن. ظهر در را باز نکن. بعد از نماز عشا هم در را باز نکن. یعنی وقتی می‌خواهد بگوید: در را باز نکن، روی وقت نماز برده است. یعنی حیا آموزی را به نماز بند کرده است. می‌خواهد بگوید: نظیف باش. امام رضا فرمود: وضو که می‌گیرید، سه مسأله در آن جاسازی شده است. یکی نظافت، یکی نشاط، لذا با آب سرد هم بگیرید و خشک نکنید، ثوابش سی برابر است. چون هرچه آب سرد روی پوست بدن باشد، نشاطش بیشتر است. یکی هم قرب به خداست. ممکن است آن کسی هم که خدا را قبول ندارد، صورتش را بشوید. مؤمن وقتی صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا هم هست. غیر مؤمن که صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا نیست. همه شیرجه می‌روند، مؤمن وقتی شیرجه می‌رود زیر آب قصد غسل هم می‌کند. غیر مؤمن شیرجه می‌رود ولی قصد غسل نمی‌کند. یعنی ما همیشه یک قدم از آنها جلوتر هستیم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
اجازه بدهید من این را بگویم. برای مذهبی کردن بچه‌ها، یک استدلال خیلی ساده است. ما می‌گوییم: آن کسی که مذهبی است و آن کسی که مذهبی نیست، یک چیزهایی مشترک دارند. استفاده از زمین و خورشید و اکسیژن و میوه و درخت و خنده و گریه و باغ و خیابان و پارک و ازدواج. فقط مؤمن، خانم نیم کیلو لباسش سنگین‌تر است. هم لباسش بزرگ‌تر و گشادتر است و هم ضخیم‌تر است. آن کسی که ایمانش ضعیف است، لباسش نیم کیلو فرق دارد. او لخت نیست منتهی لباسش یک مقدار کوتاه و نازک است. تفاوت لباس مؤمن و غیر مؤمن نیم کیلو است. ماه رمضان هم مؤمن ناهاری که می‌خواهد ساعت یک و دو بخورد، هفت و هشت می‌خورد. در سال هم سی روز ناهارش را چند ساعتی عقب می‌اندازد. نمازی هم که مؤمن می‌خواند، کل هفده رکعت نمازش نیم ساعت می‌شود. گیرم قیامت نبود. این حرف برای امام رضا است. امام رضا فرمود: گیرم قیامت نباشد، مؤمن چه ضرری کرده است؟ این خانم هفتاد کیلو است، این خانم هفتاد کیلو و نیم شد. نیم کیلو اضافه وزن دارد. در سال هم سی روز ناهارش را عقب انداخته است. یک چند دقیقه هم با خدا حرف زده است. ما که با هرکس و ناکسی از صبح تا شب حرف می‌زنیم. چند دقیقه هم با خدا حرف بزنیم. قیامت هم نباشد مؤمن ضرر نکرده است. اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست، آن کسی که وضع نمازش، روزه‌اش، حجابش، دینش، لا ابالی است، اگر قیامت بود کسی که دست خالی است چه خواهد کرد. مثل تکراری بزنم. چون این مثل را یادم هست که خیلی گفتم.
صد تا اتوبوس می‌آیند جمعیتی را از منطقه‌ای منتقل کنند. این صد اتوبوس، یک چیزهایی در صندوق عقب برمی‌دارند، جک، زاپاس، چراغ قوه، زنجیر، آفتابه، مشما، قرص آسپرین، چند کمک اولیه برمی‌دارند. پنجاه ماشین این کمک‌های اولیه را برمی‌دارند، پنجاه ماشین هم می‌گویند: برو بابا این را آخوندها درآوردند. ول کن بابا بگذار خوش باشیم. پنجاه اتوبوس هم این امکانات را برنمی‌دارند. ما صد اتوبوس حرکت می‌کنیم. در این صد کیلومتر، دویست کیلومتر، یا نیاز به این کمک‌های اولیه هست یا نیاز نیست. اگر به اینها نیاز نبود، آن راننده‌ای که اینها را برداشته چقدر ضرر کرده است؟ بگویی... هیچی! سی، چهل مسافر دارد. به اندازه وزن یک مسافر هم یک چرخ و زاپاس برداشته است. اگر نیاز نبود، کسی که اینها را برداشته ضرری نکرده است. اما به هریک از اینها اگر نیاز داشت، راننده‌ای که اینها را برداشته است در بیابان چه خاکی بر سرش خواهد کرد. عقل می‌گوید: باید دین داشته باشیم.

شهرداری چند ماشین آتش نشانی دارد. اگر جایی آتش نگرفت ضرری نکرده است. ما میلیون‌ها ماشین داریم این بیست تا هم روی آن. اما اگر جایی آتش گرفت و شهرداری ماشین آتش نشانی نداشته باشد، چه خاکی بر سرش کند؟ همیشه عقل می‌گوید باید دین داشته باشیم. 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

نیاز بشر به بعثت پیامبران


نیاز بشر به بعثت پیامبران

تاریخ پخش: 18/10/93

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
این بحث شب جمعه‌ای پخش می‌شود که شب تولد پیغمبر اسلام و امام صادق(ع) هست. هفده ربیع! پیغمبر ما صفاتی دارد که هیچ پیغمبری ندارد. یکی از صفت‌های پیغمبر این است که «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین‏» (انبیا/107)تابلوی ما رحمة للعالمین است. حالا گاهی طالبان، گاهی داعش و گاهی و گاهی به اسم دین، به اسم «لا اله الا الله» به اسم پرچم اسلام بدترین جنایت‌ها و وحشی‌ترین کارها را می‌کنند، این همان است که امام یکوقتی می‌فرمود: اسلام محمدی و اسلام آمریکایی، (صلوات حضار) وگرنه پیغمبر ما رحمة للعالمین است.
1- پیامبر، مایه رحمت برای جهانیان
یوسف خیلی بزرگوار است. یک باره ده برادر را بخشید. روز فتح مکه به پیغمبر گفتند: می‌خواهی با ما چه کنی؟ گفت: یوسف ده برادرش را بخشید، من کل مردم مکه را بخشیدم. خاک روی سرم ریختید، سنگم زدید، دین ما رحمة للعالمین است. هیچ ربطی به این افرادی که مثل گوسفند سر انسان را می‌برند هیچ ربطی ندارد. ما در نماز چند مرتبه کلمه‌ی «رحم» می‌گوییم. هر مسلمانی واجب است نماز بخواند. هر شبانه روز هفده رکعت است. هفت رکعت را ما اجازه داریم سبحان الله والحمدلله بگوییم. ده رکعتش را باید حمد و سوره بخوانیم. دو رکعت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، رکعت اول و دوم هم همینطور است. در حمد و سوره شش بار کلمه رحم گفته می‌شود. می‌گوییم: بسم الله الرحمن الرحیم! دوباره بعد از الحمدلله رب العالمین، باز می‌گوییم: الرحمن الرحیم! باز برای «قل هو الله» می‌گوییم: «الرحیم». ده شش تا: شصت تا. یک مسلمانی که روزی شصت مرتبه می‌گوید: رحم، رحم، رحم، رحم، رحم، رحم! این می‌توانی داعشی باشد؟ هیچ کجای اینها به هیچ جای اسلام نمی‌خورند و ما باید مواظب باشیم که پیغمبر را درست بشناسیم. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»
تولد پیغمبر را به همه تبریک می‌گوییم. عید بزرگی است. برای روز میلاد عبادت‌هایی هست که در مفاتیح هست. از جمله روزه که ثواب یکسال عبادت دارد. روزه الآن خیلی آسان است. چون روزها کوتاه است. حیف است آدم بتواند روزه بگیرد و نگیرد. مزید بر علت تولد امام صادق هم در همین تولد پیغمبر با فاصله‌ی صد سال قرار گرفته است.

انسان نیاز به پیغمبر دارد یا نه؟ یک بحث کلی برای بچه‌ها کنیم. بزرگ‌ها می‌دانند.


ادامه مطلب ...

جایگاه نماز در ادیان الهی


جایگاه نماز در ادیان الهی

تاریخ پخش: 04/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بیننده‌ها زمانی بحث را گوش می‌دهند که در آستانه تولد حضرت مسیح است، می‌خواهیم حضرت عیسی در بحث ما باشد و چون در ایامی است که اجلاس نماز هم هست و من هم مسؤول هستم و می‌خواهم راجع به نماز هم صحبت کنم، عیسی و نماز... چند جمله هم که برای حرکت جدید در نماز و مسجد و مدرسه است... خلاصه بحث ما راجع به عیسی و وظیفه حکومت و وظیفه مردم و نماز و اینهاست.
1- نقش نماز در برآوردن نیازهای فرد و جامعه
من بارها گفتم که بچه که به دنیا می‌آید بدنش همه چیزی می‌خواهد. بدن یک نوزاد چربی می‌خواهد، آب می‌خواهد، قند می‌خواهد، فسفر می‌خواهد. این بدن نوزاد همه رقم ویتامین می‌خواهد. چطور بدن این را سوراخ سوراخ کنیم، مرتب آمپولش بزنیم، نوزاد است. روز اول تولدش است. مگر می‌تواند بخورد و تحمل آمپول دارد؟ خدا یک شیر در سینه مادر گذاشته است، همه ویتامین‌ها را در این شیر جاساز کرده است. ولذا بچه که شیر خورد دیگر نیازی به هیچ ویتامینی ندارد. یک غذای کامل است. با همان غذای کامل رشد می‌کند. شیر ما نماز است. اگر مردم یک نماز کامل بخوانند اصلاً هیچ مشکلی نداریم. یعنی اصلاً کمیته امداد نمی‌خواهیم. چرا؟ برای اینکه تا قد قامت الصلاة می‌گویند، همه وارد مسجد می‌شوند. فقیرها و اغنیا شناخته می‌شوند، خود اغنیا پول در پاکت می‌گذارند و به فقیر می‌دهند. نیازی نیست که پول‌ها را در صندوق بگذارند، آنها بشمارند، جمع کنند، مدیر کل و روابط عمومی و ذی حسابی و اینها را اصلاً نمی‌خواهد. بهزیستی نمی‌خواهیم. بنیاد 15 خرداد و این همه خیریه نمی‌خواهیم. اما اگر کسی در مسجد نیامد و خلوت شد، یک عده فقیر در جامعه می‌سوزند و اینجا افرادی به اسم خیّر، خیریه، بهزیستی، کمیته امداد و همه این بساط‌ها برای این است که... اگر این شیر چرب باشد دیگر لازم نیست ما از بیرون کره را به پنیر تزریق کنیم. خود پنیر از شیر چرب درست شده است. وقتی شیر چربی ندارد، بعد می‌بینیم پنیر مثل گچ است. خربزه مشهد را کسی شکر اضافه نمی‌کند، چون نژادش شیرین است. این خربزه‌ها بی‌مزه است می‌بینیم نمی‌شود خورد، پس یک مقدار شکر اضافه می‌کنیم. ما خیلی از کارها که می‌کنیم، دوباره کاری و سه‌باره کاری و چهار باره کاری، برای همین است.
ادامه مطلب ...

عزّت و ذلّت

عزّت و ذلّت

تاریخ پخش: 27/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان راجع به عزّت و ذلّت است. در قرآن آیات زیادی داریم و در روایات زیادی هست که چه چیزی انسان و جامعه را عزیز می‌کند. چه عواملی عزّت می‌دهد. چه عواملی انسان را ذلیل می‌کند. یک نیم ساعتی صحبت کردیم و نیم ساعتی هم در این جلسه صحبت می‌کنیم. چون هر انسانی دلش می‌خواهد عزیز شود. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ» (فاطر/10) قرآن می‌گوید: کسانی را که دوست دارند عزیز شوند، همه دوست دارند عزیز شوند. با هرکس مصاحبه کنیم بگویید: آقا شما دوست داری عزیز باشی یا ذلیل؟ می‌گوید: عزیز! راه عزّت چیست؟ آیا پول عزّت می‌آورد؟ انتخابات عزّت می‌آورد؟ مدرک عزّت می‌آورد؟ ازدواج با فلان فامیل عزّت می‌آورد؟ مهریه سنگین عزّت می‌آورد؟ همه دنبال عزّت می‌گردند منتهی خط را گم می‌کند. این خانم فکر می‌کند اگر در عروسی‌اش چنین و چنان باشد، فلان تالار، فلان مهریه، فکر میکند عزّتش در این است. بعد هم به دردسر می‌افتند، همه کارهایشان را می‌کنند آخر هم می‌بینی همان عروسی که بنا بود عزیز شود در همان عروسی غصه‌هایی پیش می‌آید که یکی می‌گوید: کاش پایم شکسته بود نمی‌رفتم. یکی می‌گوید: کاش دستم شکسته بود نمی‌خریدم. چون عزّت را از یکی دیگر می‌خواهند.
1- خدایی شدن، راه رسیدن به عزّت
در جلسه قبل گفتیم: یک درصد عزّت دست غیر خدا نیست. چون خدا گفته: تمام عزّت دست من است. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (نساء/139) این «جمیعا» یعنی نه اینکه 99 درصدش دست خداست. تمام عزّت دست خداست. خدا عزیز است. در قرآن چقدر آیه داریم «ان الله عزیز». عزّت برای خداست. هرکس می‌خواهد عزیز شود باید خدایی شود. بالاخره موسی عزیز شد یا فرعون؟ فرعون ادعای خدایی می‌کرد. بحث ما این است که عزّت کجاست؟
بسم الله الرحمن الرحیم،عزّت کجاست؟ ذلّت کجاست؟ ما این را بدانیم که عزّت کجاست و ذلّت کجاست؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ماشینشان فلان قیمت باشد، چنین باشد... چون از راه خلاف می‌رود. پول ربوی و سود می‌گیرد، با پول ربا می‌خواهد ماشین شیک بخرد و در محله عزیز شود. یا تصادف می‌کند، یا مردم او را نگاه می‌کنند و می‌گویند: از کجا آورده است؟ لابد از یک جایی دزدی و کلاهبرداری کرده است. لابد احتکار و گران فروشی کرده است. یعنی همان کسانی که ماشین را می‌بینند... عزّت دست خداست.
ادامه مطلب ...