درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

راه های دعوت به نماز(2)


راه های دعوت به نماز(2)
تاریخ پخش: 20/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما راجع به دعوت به نماز بود، چگونه بچه هایمان را، همسرمان را، برادر، خواهر، همسایه، شاگرد، را دعوت به نماز کنیم، دو جلسه صحبت کردم، این جلسه سوم است.
1- محبوبیت دعوت کنندگان به نماز
یکی از راه های دعوت به نماز این است که مسئول نماز، از بهترین آدم ها باشد. این مهم است. آن کسی که دعوت می کند، در بهشت غیر از اینکه غذاها و لذت های مادی زیاد است، آن کسی هم که دعوت به غذا می کند و غذا می آورد، آدم های خوش قیافه و خوش... «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ»، «إِذَا رَ‌أَیْتَهُمْ...» عربی هایی که می خوانم قرآن است «إِذَا رَ‌أَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورً‌ا» (انسان/19) کسانی که از شما پذیرایی می کنند، انگار در هستند. اگر یک کسی بناست خادم مسجد باشد، پیشنماز باشد، یک آدم محبوبی باشد. مورد قبول باشد. در آموزش و پرورش، در دانشگاه، در پادگان، هر کجا یک کسی را مسئول نماز می گذارید، یک آدم محبوبی باشد. لازم نیست پولدار یا خوشکل باشد، مورد قبول باشد. این مهم است. اگر یک کسی آب می آورد می دهد دست شما، ولی از او بدتان می آید، حتی می گوید: آب می خواهی، می گویم: نه! تشنه است ولی می گوید: از دست تو نمی خواهم آب بگیرم. قرآن بخوانم. قرآن می گوید: به پیغمبری گفتند: «کُنْتَ فِینَا مَرْ‌جُوًّا» (هود/62) تو نزد ما محبوبیت داشتی، چرا ادعای پیغمبری می کنی؟ از محبوبیتت کم می شود. یعنی پیداست یک آدم محبوبی بوده که پیغمبر شده است. یا به پیغمبر اسلام حتی مشرکین می گفتند: محمد امین! یعنی محبوبیت داشت. یک آیه داریم قرآن می گوید: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرً‌ا» (یونس/16) من یک عمری در بین شما بودم. شما از من نقطه ضعفی سراغ دارید؟ یک آدم بی مسأله ای باشد. «من اهل بیوتات صالحه» حضرت امیر می گوید: اگر یک کسی را می خواهی گزینش کنی، یک کسی باشد که از خانواده شریفی باشد. البته خانواده شریف غیر از خانواده پولدار است. ممکن است یک آدمی است که پولی هم ندارد ولی همه او را دوست دارند. یک آدم هم هست که خیلی هم پولدار است ولی محبوبیت ندارد. این محبوب بودن مهم است. قرآن یک آیه دارد، توی این آیه یک کاف است. این کاف، کاف شخصیت است.
پس موضوع بحث: راه های دعوت به نماز! یکی این است که محبوبیت دعوت کننده است.


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

عزت در سایه اسلام

 

عزت در سایه اسلام

تاریخ پخش:  06/09/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان بحث را زمانی پای تلویزیون می بینند که شب هفتم آذر ماه است و روز هفتم آذر را روز نیروی دریایی نامیده اند. مکان بحث هم نوشهر در دانشکده علوم دریایی است. خدمت دانشجویان نیروی دریایی هستیم. کلمه ای که اسلام به قوای مسلح گفته است، گفته است که اگر کشوری قوای مسلحش قوی باشد، یعنی هم علمی و هم قدرتی و رحیه ای، عزت است. «الجنود عزّ» لشکر عزت است. من به خاطر این روزی که علمیاتی نیروی دریایی انجام داد، که ضربه ی محکمی به صدامی ها زد، و این روز را روز دریایی گفته اند، به عنوان یک طلبه تبریک می گویم و می خواهم راجع به عزت صحبت کنم.
1- حفظ عزت خود و دیگران
اسلام هر چیزی را که باعث ضربه به عزت باشد، را ممنوع کرده است. یک زن اگر گوشتش سوخت می تواند بگوید که گوشتم سوخت؟ نه حق ندارد، سوخت که سوخت، چرا نقل می کنی؟ اگر یک کسی عیبی دارد، حق ندارد عیبش را بگوید. حتی اگر گناهی کرده است. یک کسی ممکن است گناهی بکند، شما حق نداری گناهت را نقل بکنی. از صحنه ی گناه حق نداری فیلمبرداری کنی، عکسبرداری کنی، حق نداری این صحنه ها را برای دیگران تصویرش را بفرستی، چرا؟ برای اینکه انسان ممکن است خلاف بکند، انسان معصوم نیست، اما وقتی این را نقل می کنی، یعنی می خواهی آبروی من را بریزی دیگر! خودش هم انسان حق ندارد آبروی خودش را بریزد. بگوید من این عیب را دارم، این عیب را دارم، این عیب را دارم! عیب داری برو اصلاح کن. خودت هم حق نداری خودت را ذلیل کنی! یعنی پهلوی دیگران کاری بکنی، که مردم نگاهشان به شما برگردد. بگویند پس یک آدم ضعیفی است.
یکی از بزرگان نصیحت می کرد و می گفت: منبری که منبر می رود، حق ندارد بگوید یک چیزی شنیده ام، نمی دانم راست است، نمی دانم دروغ است. خوب نمی دانی نگو! با مردم محکم حرف بزن! «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَ‌یْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» (بقره/2) قرآن که حرف می زند، می گوید ببین! این حرفی که من می زنم چکش خور ندارد. حرف محکم! من و من کردن! دل و دل کردن! مردم را به شک وادار کردن... حتی اگر دفاع هم بکنی نباید بگویی.
یک کسی می خواست، صحبت کند راجع به یک کسی، گفت: فلانی آدم خوبی است، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، و اما اینکه می گویند: فلانی بهایی است، من تحقیق کردم، دروغ بود. اِ فلانی بهایی است؟ یعنی ولو گفت دروغ بود، ولی آبروی طرف خراب شد. گفت: بهایی است من تحقیق کردم دروغ بود، گاهی وقت ها افرادی ناخواسته یک کسی را خراب می کنند.

خدا رحمت کند آیت الله شهید دستغیب را! شیراز خدمت ایشان بودیم. می گفت من وارد جلسه ای شدم، یک کسی می خواست از من تجلیل کند. گفت: آیت الله دستغیب صاحب «گناهان کبیره» تشریف آوردند. به او گفت: من یک کتاب دارم «گناهان کبیره» یک کتاب هم دارم کتاب «قلب سلیم» بگو صاحب «قلب سلیم» آمد. گفت صاحب «گناهان کبیره» آمد. یعنی گاهی وقت ها افرادی هم خراب می کنند. به هر حال انسان حق ندارد چیزی برای خودش، حتی برای اولادش، مادر حق دارد وقتی مهمان دارد بگوید این دختر من، رفوزه شده است، تجدید شده است، این دختر من چنین کرده است؟... حق ندارد. مادر است ولی حق ندارد دخترش را بشکند. پدر حق ندارد پسرش را بشکند. استاد حق ندارد شاگردش را بشکند. هر چیزی که باعث ضربه و شکست به فرد و جامعه بشود، داخلی و خارجی، فردی و بین المللی در اسلام حرام است.

ادامه مطلب ...

جایگاه نماز در قرآن

جایگاه نماز در قرآن

تاریخ پخش: 29/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در جلسه‌ای راجع به نماز صحبت کردیم. امتیاز نماز بر همه عبادت‌ها. قرآن یک آیه دارد می‌فرماید: «وَ أَوْحَیْنا» یعنی وحی کردیم. «إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ» کارهای خیر، بعد می‌گوید: «وَ إِقامَ الصَّلاة» (انبیاء/73) ما به کارهای خیر وحی کردیم. بعد می‌گوید: به نماز وحی کردیم. مگر نماز جزء کار خیر نیست؟ نماز هم جزء کار خیر است. اما خدا اسمش را جدا می‌آورد. پیداست حساب نماز از همه عبادت‌ها جداست.
1- ذکر نام نماز، به صورت جداگانه
آیه‌ی دیگری داریم که می‌گوید: کار خیر انجام دهید، بعد می‌گوید: نماز. در چند جای قرآن، نماز را خدا از کار خیر جدا کرده است. یکوقت شما روضه می‌خوانی یک پرچم هم می‌زنی، دعوت هم می‌کنی. بنر و تابلویی هم می‌زنی. یکبار هم در خانه یک نفر می‌روی و می‌گویی: آقا منزل ما روضه تشریف بیاورید. پیداست این یک نفر با باقی افراد فرق دارد. یک دعوت عمومی است و یک دعوت خصوصی است.
«قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی» (انعام/162) نُسُک به معنی عبادت است. حضرت ابراهیم می‌گوید: نماز من و عبادت من... نماز هم جزء عبادت است. ولی می‌گوید: نه! اسم نماز را جدا ببر.‏ جای دیگر هم هست همه را با «واو» و «نون» می‌گوید. مثلاً می‌گوید: «موتون» با وا و نون. ولی به نماز که می‌رسد می‌گوید: «موقیمون»، می‌گوید: «موقیمین». اینجا از نظر ادبیات عرب می‌گوید: «اعنی» یعنی من عنایت خاصی روی اقامه نماز دارم. حالا من کار ندارم... این حرف‌ها به درد فارس‌ها نمی‌خورد. در یک کلمه حساب نماز از همه عبادت‌ها جداست. شهری و دهاتی و فقیر و غنی ندارد. حج برای اغنیاست. خمس و زکات برای اغنیاست. روزه برای آدم سالم است. ولی مسأله نماز هیچ قیدی ندارد.
مسوؤلین فرهنگی، ما حدود دوازده میلیون بچه مدرسه‌ای و حدود پنج میلیون هم دانشجو داریم. پنج میلیون و دوازده میلیون، هفده میلیون می‌شود. حدود یک میلیون هم معلم داریم. آمار اساتید دانشگاه را دقیق نمی‌دانم. با طلبه‌ها و تربیت معلم‌ها شاید حدود بیست میلیون شود. ما کسانی را داریم که مشغول تحصیل یا در حوزه یا در دانشگاه هستند.

ادامه مطلب ...

اقامه نماز مهم ترین معروف

اقامه نماز مهم ترین معروف
تاریخ پخش:  22/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ضمن عذرخواهی از تأخیر، بحث ما در این جلسه این است که چون جلسه قبل راجع به امر به معروف صحبت کردیم. در قرآن کلمه امر راجع به معروف آمده است اینکه می گوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏» (لقمان/17) هم راجع به نماز آمده است. می فرماید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏»، «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة» (طه/132) «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» در قرآن داریم، «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاة» (مریم/55) هم «وَ أْمُرْ» داریم هم «یَأْمُر» داریم معنایش این است که آن معروفی که از همه برجسته تر است و باید به آن تکیه کنیم نماز است. مسأله نماز را از چند زاویه می خواهیم بررسی کنیم. که چقدر مهم است و چطور وارد کار بشویم. من یک کتابی نوشته ام، امروز از چاپ بیرون آمده است. این که تبلیغ می کنم، چون تبلیغ شخص خودم نیست. من مشهور هستم، پول هم نمی خواهم، چون هر کس کتاب من را بخواهد چاپ کند، خودش چاپ کند، حق چاپ محفوظ نیست. و لذا بعضی از کتاب های من را مثلاً چهارصدهزار نسخه چاپ کرده اند و من خبر هم نداشته ام. اگر کسی قصد فروش نداشته باشد، حق دارد... منتها یک پنجاه شصت راه پیدا کردیم که چطور نماز را ترویج کنیم. من اصل نماز را از این پنجاه شصت راه، پنج شش موردش را در این نیم ساعت می خواهم بگویم. نیم ساعت که بیست و هشت دقیقه! صلواتی ختم کنید تا...
مسأله نماز را ما به چند دلیل باید مورد توجه قرار بدهیم.
1- اهمیت نماز از نظر خداوند و اولیای خدا... از نظر وظیفه حکومت، از نظر وظیفه والدین، از نظر وظیفه آموزش و پرورش، از نظر وظیفه صدا و سیما، از نگاه انقلابی، از نظر قانونی... از هر نظر برای ما مهم است.
1- اقامه نماز، اولین وظیفه پیامبران در جامعه
از نظر خداوند که در قرآن به موسی می گوید: اولین وظیفه تو نماز است. وقتی که خدا می گوید: موسی! تو از الان پیغمبر شده ای، می گوید: خوب پیغمبر شده ام چه کنم؟ می گوید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری» (طه/14) بعد از جمله ای که خدا به موسی می گوید: پیغمبر شدی، می گوید: اولین وظیفه ات: «أَقِمِ الصَّلاةَ» هیچ واجبی به اندازه نماز مورد عنایت نیست. حدود هشتاد بار کلمه «صلاة» نام برده شده است. غیر از کلمه «صلاة» یعنی نماز، کلمه «ذکر» چندبار، کلمه «عبادت» چند بار، کلمه «سبح، یسبح، سبحان الله، تسبیح» ذکر و عبادت و کلمه ی قنوت. یعنی غیر از لفظ «صلاة» کلمات دیگر هم آمده است که مجموعه اش اهمیت نماز است. نماز نخی است بین خلق و خالق! نماز نخی است بین اول تاریخ و آخر تاریخ، یعنی از آدم تا خاتم، نماز نخی است بین زمین و آسمان، زمین زلزله می شود، می گویند نماز آیات بخوان! آسمان باران ندارد، می گویند: نماز باران بخوان، بین زمین و آسمان! نخی است از زایشگاه تا قبرستان! زایشگاه بچه به دنیا می آید، در گوشش «حی علی الصلاة» اذان بگو، در قبرش هم که می گذارند می گویند: «الصلاة» باید دید این چیست. حقیقت نماز چیست؟ ذاتش را بخواهید من هم نمی دانم. ما هم از آثار می فهمیم. ما هر چه هم که نگاه کنیم، جاذبه ی زمین پیدا نیست. بگوییم: آن است! یک چیزی مثل آرد است، مثل گردنخودچی است، او او او او جاذبه است! نه! جاذبه دیدنی نیست، ولی از افتادن سیب پی می بریم که جاذبه هست. روح نماز چیست؟ نمی دانم، ولی از این که اصرار می کنند، می گوید اگر همه کارهایت خوب باشد، ولی نماز نخوانی، کل کارهایت لغو است، یعنی مثل تمبر است؛ اگر بهترین نامه ها را بنویسی، تا تمبر به آن نچسبانی، نامه به مقصدی که می خواهی فرستاده نمی شود. ما از این عنایت هایی که به نماز شده است، مثلاً برای دو رکعت نماز باید سی تیر بخورد؟ روز عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نمازی که خواند، سی تیر به سویش رها کردند. این چیست که سی تیر به سمت امام حسین(ع) رها بشود، ولی دست از نماز برندارد. آن وقت انسان به قدری سقوط کند، یک کسی سی تیر می خورد و از نماز دست بر نمی دارد، یکی هم می گوید: چون لاک زده ام پس نمازم باشد، بعداً می خوانم. یعنی یک نفر خدا را به لاک انگشت می فروشد، یک کسی سی تیر می خورد. این پیداست که یک چیزهایی در نماز است. شب تاسوعا، شب عاشورا بنا شد حمله بشود، امام حسین(ع) فرمود: جنگ برای فردا! امشب شب عاشورا است، من می خواهم امشب را هم نماز بخوانم. «انی احب الصلاة» من نمی فهمم چیست، حدیث داریم اولین گناهی که بشر می کند و خدا می خواهد به او سیلی بزند، سیلی خدا این است که انسان قدر نماز را نمی داند چیست. از نظر خدا و پیغمبر حرف ندارد.

ادامه مطلب ...

قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف


  قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف

تاریخ پخش: 08/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
هفته‌ی اول محرم به نام هفته امر به معروف گذاشته شده است. امر به معروف امر به خوبی‌هاست. نهی از منکر یعنی نهی از بدی‌ها. وظیفه‌ای است که قرآن می‌گوید: حتی بچه‌ها هم باید امر به معروف کنند. اگر بچه‌ای خلافی را دید می‌تواند نهی از منکر کند.
1- امر به معروف، وظیفه ای همگانی
پدری سیگاری بود، یک شعری بچه‌اش علیه سیگار و ضد سیگار یاد گرفته بود. تا پدرش می‌رفت سیگار بکشد، برای پدرش این شعر را می‌خواند. پدرش عصبانی شد گفت: می‌روم در مستراح می‌‌کشم. در مستراح رفت، بچه پشت در مستراح رفت باز این شعر را خواند. بالاخره پدر عصبانی شد، سیگارش را خاموش کرد دیگر نکشید. قرآن بخوانم. لقمان می‌گوید: بچه جان، نگو من بچه هستم. «یا بُنَیّ» پسر کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/17) اکر یکوقتی گفتند: اسلام راجع به آزادی چه می‌گوید؟ بگو: اسلام در آزادی طوری است که دختر که نه ساله شد به تکلیف می‌رسد. یعنی واجبات را باید انجام بدهد، یکی از واجبات امر به معروف است. اگر بالاترین شخصیت مثل رئیس جمهور گرفتار خلافی شد، یک دختر نه ساله در قانون اسلام اجازه دارد به رئیس جمهور نهی از منکر کند. این علامت آزادی است. امر به معروف یعنی محیط آزاد است. امر به معروف یعنی بنزین می‌سوزد، نگو به ما چه؟ اگر کسی راه می‌رود و خلاف می‌بیند یا با زبان، یا با قدرت و بازو، یا با عبوس کردن، حداقل عبوس کنیم. گناه دیدی عبوس کن. اگر کسی با هیچ رقمی با منکر برخورد نکرد، حدیث می‌گوید: این مرده است. فقط باد در ریه‌اش می‌رود. و لذا « فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ‏ الْأَحْیَاء» (تهذیب الاحکام/ج6/ص181) میت به معنی مرده است. «بین الاحیاء» یعنی بین زنده‌ها! ما دو مرده داریم.
خدا مرحوم پرورش را رحمت کند. می‌فرمود: ما دو رقم مرده داریم. مرده افقی، قبرستان. مرده عمودی، آدم‌های بی‌خاصیتی که در خیابان راه می‌روند. مرده افقی و عمودی داریم. این جمله هم می‌تواند از این حدیث برداشته شود. حالا چرا هفته اول محرم را هفته امر به معروف گفتند، چون امام حسین فرمود: کربلا می‌روم تا امر به معروف کنم. «انی ارید عن آمر بالمعروف»
 
ادامه مطلب ...